Abstract:
نماد کلمـه ، عبـارت یـا جملـه ای اسـت کـه عـلاوه بـر معنـای ظـاهری، طیـف معنـایی گـستردهای را بــه خواننــده القــا مــی کنــد و بــه شــیوه کــاربرد یــا پــردازش آن، نمــاد پــردازی اطــلاق مــی شــود. نمــادپردازی در شــعر معاصــر از یــک ســو ادامــة رونــد طبیعــی و رو بــه رشــد شــعر فارســی بــود؛ همـانگونـه کـه در ادواری تـشبیه گـرا و در قرونـی اسـتعارهگـرا بـود، در ایـن عـصر هـم نمـادگرا شـد؛ از سویی نیز معلـول عوامـل خـارجی مثـل عوامـل سیاسـی ، اجتمـاعی و فرهنگـی جامعـه بـود کـه بـه جـرات می توان نیما را پرچمدار نمادگرایی در شعر معاصر محسوب کرد. از آنجـا کـه شـعر هـر عـصر، آینـة تمـام نمـای آن عـصر اسـت ، مـی تـوان تـصویر حـوادث، وقــایع و تحــولات جامعــه را در آن دیــد. ســاخت و پــردازش نمادهــا در شــعر انقــلاب اســلامی و دفــاع مقــدس نیــز متفــاوت و درک و فهــم آن مــستلزم آشــنایی بــا حــوادث و شــرایط ایــن دوره اســت . انقــلاب آرمــانگــرای اســلامی و هــشت ســال دفــاع مقــدس بــر پایــة آمــوزههــای اســلام و سرچــشمة همیــشه زلال کــربلا، رنــگ و بــوی خاصــی بــه شــعر دفــاع مقــدس بخــشیده اسـت . بررسـی اشـعار ایـن برهـه ، حتـی از یـک شـاعر جـوان مثـل مرحـوم سـلمان هراتـی کـه در ریعـان شـباب شـاعری بـه سـوی معبـود پرکـشید، نـشان دهنـده ایـن واقعیـت اسـت کـه مـی تـوان نمادهــای آن را در دو دســته نمادهــای مقاومــت و نمادهــای مــرتبط بــا مقاومــت تقــسیم کــرد. عمــدة ابتکــار هراتــی در ســاخت و کــاربرد نمادهــای دفــاع مقــدس، تــداعی معــانی بــدیع و بــه کــارگیری طیــف گــستردهای از مفــاهیم و مــضامین در شــعر اســت . نمادهــای وی بــر مــصادیق زیــادی کــه گــاه دربردارنــدة نمادهــای تکــراری و غیــر ابــداعی نیــز مــی شــود، دلالــت دارد. پــژوهش در نمادهــای ســلمان هراتــی بــه عنــوان شــاعر دفــاع مقــدس بیــشتر از ایــن جنبــه حــائز اهمیت است که مخاطب را با زمینة شکل گیری و پردازش این نمادها آشنا می سازد.
Machine summary:
نوآوریهای سلمان هراتی در پردازش نمادهای دفاع مقدس ∗ (علمی - پژوهشی ) دکتر محمدرضا یوسفی دانشیار دانشگاه قم صدیقه رسولیان آرانی دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات فارسی دانشگاه قم چکیده نماد کلمـه ، عبـارت یـا جملـه ای اسـت کـه عـلاوه بـر معنـای ظـاهری، طیـف معنـایی گـستردهای را بــه خواننــده القــا مــی کنــد و بــه شــیوه کــاربرد یــا پــردازش آن، نمــاد پــردازی اطــلاق مــی شــود.
نمادهـای مقاومـت در اشـعار هراتـی شـامل دو دسـته مـی شـوند؛ دسـتة اول، نمادهــایی کــه مــستقیما بــه دفــاع مقــدس مربــوط اســت ؛ دســتة دوم، نمادهــایی کــه در زیرسـاخت زمینـة آفـرینش آنهـا از مفـاهیم مـرتبط بـا دفـاع مقـدس بهـره بـرده اسـت ؛ لـذا کــاربرد آنهــا، زیرســاخت و زمینــة یــادآوری نمادهــای دیگــری نیــز مــی شــود و ایــن مشخصة آنها موجب چندلایگی معنایی شده، ابهامآفرینی شعر را مضاعف می نماید: ٢-٥-١- نمادهـایی کـه مـستقیما بـه مقاومـت مـرتبط هـستند و در هالـه هـای معــانی خــود، لااقــل یــک معنــی از حــوزة مقاومــت را گنجانیــدهانــد؛ بــه عبــارت دیگــر، ایــن گــروه، نمادهــایی را شــامل مــی شــوند کــه مفــاهیم مــرتبط بــا مقاومــت در میــان چنــد لایگی مفـاهیم آنهـا قابـل بررسـی اسـت .
در شــعر« مــی آیــی » از ســلمان هراتــی ، نمــاد دریــایی نیــز بــا مفــاهیم اهــل پــاکی و لطافــت ، متعلق به جای پاک و بی تعلق و اهل جبهه بودن به کار برده شده است : از جبهــه / از ســنگر/ بــا پــرچم / مــی دانــم / مــی آیــی ، مــی آیــی / امــا کــی دریادل/دریایی ؟ (هراتی ، همان: ٣٧٣) ٢-٥-١-٨- شب بررســی پیرامــون نمادهــا نــشان دهنــده آن اســت کــه در حــوزة ادب فارســی ، کمتــر شــاعری اســت کــه از شــب و تــصاویر و معــانی پنهــان آن در شــعر خــود اســتفاده نکــرده باشــد؛ خــصوصا در شــعر معاصــر کــه شــاعران بــا توجــه بــه شــرایط حــاکم بــر جامعــه و وقــایع و مناســبات سیاســی و اجتمــاعی ، بــه وفــور از آن بهــره بــرده انــد.