Abstract:
ادبیات شگرف در حیطة نقد و انواع ادبی مطرح شده است . در این نوع ادبی با رخدادهایی رو به رو هستیم ، که خواننده در نگاه اول نمی تواند، تصمیم بگیرد، که این حوادث واقعی است یا غیرواقعی . خواننده در طول رمان درمی یابد، اّتفاقاتی که رخ می دهد، واقعی است و در ادامه با توجیهات عقلانی و منطقی و در نظر گرفتن برخی شروط ، ماجراها را طبیعی در نظر می گیرد. ادبیات شگرف در دو حوزة ساختاری و محتوایی قرار می گیرد و افرادی چون تودورف در ساختار و کسانی چون فروید در بحث روانشناسی و محتوایی به تعریف و توضیح آن پرداخته اند. هر دو نظریه پرداز تردید و ترس را اصلی ترین ویژگی های ادبیات شگرف می دانند. ترس و تردید در خواننده ، راوی و شخصیت ها وجود دارد. تردید مقوله ای است که تودورف بر آن تاکید دارد، در حالی که فروید ترس را بیشتر مدنظر قرار می دهد. نگارندگان در این مقاله به تحلیل ساختاری و محتوایی رمان «درخت انجیر معابد» نوشتة احمد محمود از منظر ادبیات شگرف ، می پردازند. برای تحلیل و بررسی رمان ، ابتدا کلیتی از اثر در انطباق با ادبیات شگرف بیان شد، همچنین شروط و توجیهاتی که تودورف برای ادبیات شگرف قائل شده است ، در این مقاله ذکر و بررسی شد، سپس عناصر و شگردهای داستان نویسی رمان که منطبق با ادبیات شگرف است ، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت . از میان این عناصر و تکنیک ها، نوع توصیف شخصیت ها، زاویة دید، کانونی شدگی بیانگر تردید شخصیت است و جریان سیال ذهن ، مضمون ، تداعی معانی و تقابل به خواننده این امکان را می دهد تا در برداشت - هایش به تردیدی که در شخصیت و متن به وجود آمده است ، پی ببرد. نتیجة این پژوهش حاکی از آن است ، که در این اثر با انواع تردید رو به رو هستیم : تردید خواننده ، راوی و شخصیت . در نتیجه رمان درخت انجیر معابد به خاطر برجسته بودن ویژگی تردید در آن و نیز وجود اّتفاقات عجیب و غریب و نیز نحوة خاص ّ روایت در پیوند با عناصر داستان در آن در زمرة ادبیات شگرف قرار می گیرد.
Fantasy literature has been raised in the field of literary criticism. In this kind of literary we face events that the reader at first glance cannot decide which of these events is true or false. Throughout the novel the reader finds out the events that occur are real and consider the events as natural by the rational justification and considering some conditions. Fantasy literature is placed in structural and content areas and people like Todrov in structure and Freud such in psychological and content discussion as those discussed defined and explained it. Both of theorists knew doubt and fear as the main features of fantasy literature .Fear and doubt exist in the reader، the narrator and the characters. Doubt is a notion that Todorov emphasizes on it، while Freud considers fears more. The authors of this paper analyze the structure and content of the novel "Derakht-e Anjir-e Maabed" written by Ahmad Mahmoud with regard to fantasy literature. For analyzing the novel، first the totality of the work described incompliance with the fantasy literature، as well as the conditions and justifications for the fantasy literature that Todorov distinguishes are studied in this paper، then the elements and techniques of fiction novel comply with fantasy literature reviewed and analyzed. Among these elements and techniques، the kind of describing characters، point of view، and focal disruption represent the doubt of character، and stream of consciousness، contents، association of meanings، and contrast gives the reader the chance to realize the doubt in characters and the text in his impressions. The results show that there is a variety of hesitance in this novel، hesitance of reader and hesitance of narrator and character. So the novel "Derakht-e Anjir-e Maabed" proves well to belong to the fantasy literature because of prominent the feature of doubt، occurrence of strange events، and specific narrative in connection with elements of story.
Machine summary:
"نکتة جالب توجه این که ، فرامرز با حافظة فوق العاده قوی و شگفت انگیزی که دارد، همة آشنایان دور و نزدیک را با جزئیات زندگیشان و فراموش شده ترین خاطرات گذشته های دورشان ، به روشنی به خاطر سپرده و در آن هنگام که به کسوت درویش سبز چشم در می آید، با اشاره ها و کنایه های رمزآمیز به همین خاطرات است که به سرعت اهالی شهرک انجیر معابد را تحت تأثیر قرار می دهد و میان آنها به عنوان درویشی غیب دان با نیروی روحی خارق العاده شناخته می شود و شهرت و محبوبیت استثنایی و غیرعادی پیدا می کند و به مقام مرشد معنوی مردم ساده لوح آن ناحیه می - رسد (احمد محمود، vista//http:).
او «با قلم توانا و نثر شیوای خویش ، با دید جامعه شناسی ، در اوج هنرمندی نشان __________________________________________________________________ داده است که مزوران قدرت طلب و ریاکاران طماع و فرصت طلبان مکاری چون نسل به نسل علمدارها چگونه و با چه ترفندهایی از ذهن ساده و مستعد خرافه پرستی مردم فرودستی که هیچ پشتوانه و تکیه گاه مادی و معنوی جز ایمانشان ندارند، سوءاستفاده می کنند، و به همین دلیل خیلی راحت فریب عوام فریبی ها و مقدس نمایی های گول زننده را می خورند و به هر چیز مرموز و غیرعادی ایمان می آورند، تا ایمانشان ، ابزار قدرت مندی و اعتماد به نفس و خود باوریشان شود» (سایت خبری ویستا، ١٣٩٠) محمود در اثر خویش سعی کرده ، تا تأثیرات خاصی بر خواننده ایجاد کند، آنها می کوشند، رؤیا و واقعیت را با هم درآمیزند تا در انتقال شک و تردید، که مهمترین ویژگی ادبیات شگرف است ، موفق عمل کنند."