Abstract:
نظریهی روال باورساز تجربهی دینی ویلیام آلستون و نظریهی کارکرد صحیح آلوین پلانتینگا جزء نظریههای اعتمادگرایانهاند. مشخصهی اصلی و وجه تمایز نظریههای اعتمادگرایانه از سایر نظریههای برونگرایانه در این است که این نوع نظریهها مؤلفههای اصلی نظریههای برونگرایانه و درونگرایانه را با هم جمع نمودهاند و ازاینرو، مبرا از اشکالهای وارد بر نظریههای درونگرایانهاند و باورهای صادق بیشتری را به دست میدهند. آلستون و پلانتینگا با استفاده از این رویکرد، روش معتبری را برای حصول باورهای دینی صادق پیش نهادهاند. البته این دو نظریه در مقایسه با هم، تفاوتهای مهمی دارند که آنها را از هم متمایز مینماید. براساس نظریهی روال باورساز تجربهی دینی، فاعل شناسا با استفاده از فرایند درخور اعتماد تجربهی دینی، میتواند به باورهای دینی صادق دسترسی داشته باشد، اما براساس نظریهی کارکرد صحیح فاعل شناسا، با به کارگیری حس الوهی میتواند باورهای دینی صادق را به دست آورد. البته تعداد باورهای دینی صادقی که از فرایند باورساز درخور اعتماد به دست میآید بیشتر از تعداد باورهای دینی صادقی است که از کارکرد صحیح حس الوهی حاصل میشود، زیرا از طریق روال باورساز، فاعل شناسا مجموعهای از باورهای دینی صادق منسجم را کسب مینماید، اما از طریق بهکارگیری حس الوهی، فاعل شناسا فقط باور به وجود خدا را میپذیرد. در نظریهی آلستون، مؤلفهی مؤدیبهصدق بودن با تبیینی پیشینی، جاینشین مؤلفهی توجیه شده است و همچنین فاعل شناسا دو شرط درونگرایانهی باور، یعنی آگاهی و هنجارمندی را رعایت مینماید، ولی در نظریهی پلانتینگا، مؤلفهی ضمانت با تبیین پسینی، جاینشین مؤلفهی توجیه شده و فاعل شناسا فقط ملزم به رعایت شرط هنجارمندی از شروط درونگرایانه است.
Machine summary:
البته تعداد باورهای دینی صادقی که از فرایند باورساز درخور اعتماد به دست می آید بیشتر از تعداد باورهای دینی صادقی است که از کارکرد صحیح حس الوهی حاصل می شود، زیرا از طریق روال باورساز، فاعل شناسا مجموعه ای از باورهای دینی صادق منسجم را کسب می نماید، اما از طریق به کارگیری حس الوهی ، فاعل شناسا فقط باور به وجود خدا را می پذیرد.
نقدهای وارد بر نظریه ی درون گرایی ، مانند خطاپذیری باورهای بدیهی و قابلیت دسترسی ادله ، به همراه ناموفق بودن این نظریه ها در حل مسأله ی نقضی گتیه ، که تحلیل سنتی سه جزئی معرفت (باور صادق موجه ) را مورد تردید قرار داد، موجب ظهور دسته ای دیگر ازنظریه های معرفت شناختی با ساختار برون گرایانه گردید (٤، ص: ٣١٥).
ولی ازنظر برون گرایان ، همین قدر که فاعل شناسا به صدق باور خود معرفت دارد کفایت می کند و نیاز نیست ادله ی فراموش شده ی باور خود را به یاد بیاورد و باورهای مبتنی بر حافظه از جمله باورهایی هستند که از فرایندی درخور اعتماد حاصل شده اند.
P. , (1991), Perceiving God, The Epistemology of Religious Experience, Ithaca: Cornell University Press.
M. (1994)," Why Alston’s Mystical Doxastic Practice Is Subjective", in: Philosophy and Phenomenological Research, Vol. 54, No. 4.
(2000), Warranted Christian Belief, New York: Oxford, Oxford University Press.
(2007), "A Virtue Epistemology", in: Apt Belief And Reflective Knowledge, Oxford: Clarendon Press, Vol. 1.
(1997), "William Alston, Perceiving God The Epistemology Of Religion Experience",Nous,31:3.