Abstract:
در این مقاله ، دستورات بندیکت قدیس (٤٨٠- ٥٤٧ م) به شاگردان راهبش و رهنمودهای عرفـانی خواجه عبدالله انصاری (٣٩٦- ٤٨١ ه.ق ) با تاکید بر کتاب قواعد بندیکت و منازل السائرین خواجـه مقایسه شده است . این مقایسه با روش توصیفی - تحلیلـی بـه هـدف آشـکار کـردن همگرایـی و هم ¬سنخی دو شخصیت انجام شده است . اهمیت این موضوع با توجه به جایگاه تاثیرگذار این دو شخصیت در دو دین و نیاز موحدین بـه همگرایی ، روشن می ¬شود. در این مقایسه تنها به رهنمودهای عرفانی و رهبانی دو طریقه پرداختـه می ¬شود. بیداری ، توبه ، تعقل ، یاد مرگ و روز قیامت ، دوری از دنیا، ترک گناه ، اخلاص نیت ، تسلیم ، صبر، اخلاق ، تواضع ، ذکر و محبت از دستورهای سلوکی مشترک بندیکت و خواجه اسـت کـه مـورد مقایسه قرار گرفته است . بندیکت و خواجه در مسائلی دربارة توبه و نگرش به دنیا اختلاف دارند. از مجموع مباحث نتیجه می ¬شود که آراء بندیکت و خواجه در مولفه های بسیاری ، یکسان یـا شـبیه هستند. سپس شباهت ها و تفاوت ها تحلیل شده اسـت . ریشـة مشـابهت رهنمودهـای سـلوکی بندیکت و خواجه این است که
بر اساس فطرت مشترک انسانی هستند.
Monastic commands of St. Benedict (480- 547 BC.) to his monk disciples and mystic commands of Khājeh ‘Abd Allah Ansāri (481-396 A.H.) with an emphasis on “The Rule of St. Benedict” and “Manāzil al-Sāyerin” is compared in this article. This comparison has done in a descriptive –analytic way، in order to reveal convergence between these two figures. Considering that impressive place of these two figures in mysticism of two religions and the necessity of convergence for monotheists، prove the importance of this subject. Wakefulness، repentance، thinking، remembering death and the day of judgment، renunciation of the world، avoidance sin، purify intention، pure obedience، patience، ethics، humility، pray and love are common commands of both two orders. Benedict and Khājeh have different ideas about repentance and their attitude to the world. Two orders have most similarities in commands. The mystical origin of both is two Divine religions of Christianity and Islam both of which based on common humanly nature.
Machine summary:
"(قواعد، ٤) ب) راهکار دوم برای ترک گناه ، از بین بردن زمینه ها و عوامل گناه است : بیشتر محدودیت هایی که بندیکت به عنوان زهد و دوری از دنیا قرار داده است ، به منظور از بین بردن زمینة گناه است و در بعضی موارد به این امر تصریح کرده است ، مثلا پس از بیان ممنوعیت دریافت یا ارسال نامه یا هدیه می نویسد: «و برادری که اتفاقا نامه به او فرستاده شده ، نباید ناراحت شود، که «هیچ شانسی نباید به شیطان داده شود.
( شرح منازل السائرین ، ٦٢) بندیکت هم شبیه همین عبارت را در قواعد، به نقل از کتاب مقدس آورده است : «کتاب مقدس به ما برادران اعلام می کند: «هرکس خود را بزرگ سازد ذلیل گردد و هر که خویشتن را فرود آرد، سرافراز گردد» (لوقا ١٤: ١١)» (قواعد، ٧) بندیکت مفصل ترین فصل کتابش را تحت عنوان «فروتنی » نگاشته است و آن را شامل مجموعه ای از کارها دانسته است ؛ از جمله : اطاعت ، حفاظت از خود در برابر گناه ، انکار شهوت ، دوست داشتن اطاعت و دوست نداشتن هوس ، اطاعت کامل از مافوق ، صبر، اعتراف ، رضایت به بدترین چیزها، باور به اینکه پست ترین انسان است ، بدون دستور یا تقلید از بزرگ ترها کاری نکند، سکوت ، وقار، سخن گفتن آرام و متواضعانه و بدون خنده ، و تواضع در ظاهر و در همه حال ."