Abstract:
در وضعیت کنونی که جامعه برای پیشگیری از آثار، نتایج و خطرات مربوط به کاهش نسل و جمعیت هزینههای گزافی را بر دوش میکشد، ممکن است بتوان توافق و اجماع نسبی صاحبنظران را برای اجرای برنامههای افزایش جمعیت محقق دانست؛ بر همین اساس قانونگذار با اقدامی نه چندان مؤثر و چارهساز تلاش کرده برخی قوانین مربوط به تحدید جمعیت را تا حدودی اصلاح کند، اما ضروری است گامهای تازه و جدیتری را پیمود؛ بر این اساس نویسندگان در این مقاله میکوشند ضمن تبیین برخی سیاستهای تقنینی اسلامی مؤثر در افزایش جمعیت انسانی همچون حمایتهای پیش از انعقاد نطفه، برخی جلوههای حقوق اسلام در این گستره را آشکار کنند تا زمینهی ارتقاء بیشتر حمایتهای قانونی از افزایش جمعیت فراهم و حقوق زوجه بهخصوص "حق مادر شدن" نیز طرح شود.
It may be possible to achieve consensus among the current situation about the effects، results، and risks related to the generation of costly and carries the society with the aim of increasing the population; Accordingly legislator remedial action is not effective and has tried some laws restricting family planning and population somewhat modified. The author tries to Explaining some Islamic legislative policies influencing the increase in human population that includes support even before gestation ،to promote the legal protection of population growth provided and especially the rights of his wife، "the mother" despite the opposition of family law department of the plan.
Machine summary:
"پدیدار ساخته است (Diffie & Eva Landau, 2007: 126) که از برخی جهات نیز گامهای مثبتی تلقی میشوند، اما باید معنای حریم خصوصی را با تعریف منطبق بر موازین اسلامی ملاحظه کرد 1 و الا چنانکه مبرهن است، فقه امامیه و حقوق کیفری اسلام در گسترهی ارتباط شخص با خودش نیز به لحاظ ثبوتی و نه اثباتی 2 وارد میشود و اموری همچون خودکشی، خودآزاری و خود ارضایی حرام و مستحق تعزیر معرفی میشوند 3 ؛ لذا این امر نمیتواند بهانه و مانع جرم انگاری در خصوص مسائلی همچون اسقاط یا اتلاف نطفه و مسائل مربوط به تولید نسل در خانواده شود.
سوم، به نظر میرسد در این قانون انحصار بحث به رکن رضایت مادر نیز تا حدودی قابل نقد است، زیرا اگر ضرورتی است که سقط حرام را مباح میکند چه فرقی میان رضایت و نارضایتی مادر وجود دارد؟ دیگر اینکه چرا رضایت پدر و مادر جنین توأمان لحاظ نشده است؟ چهارم، از آنجا که این ماده واحده معیاری برای «ناقصالخلقه بودن» ارائه نداده است، مجمل محسوب میشود، زیرا عبارت «ناقصالخلقه بودن» بدون معیار عینی و تنها با این قید که «موجب حرج مادر است» نمیتواند مانع سوء استفادههای متعددی که حیات نطفه را در تمام مراحلش تا قبل ولوج روح تهدید میکند، شود و چه بسا حرج ـ آن هم با تشخیص عرف خاص یعنی تشخیص پزشکی که در قانون به نحو ضمنی اشاره شده است ـ با نقصهایی جزئی محرز تلقی شود."