Abstract:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش مهارت حل مساله بر خودتنظیمی تحصیلی و اضطراب ریاضی دانشآموزان دختر مقطع متوسطه اول بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه مورد مطالعه دانشآموزان دختر مقطع متوسطه اول شهرستان سنندج بود. 30 نفر از دانشآموزان دارای اضطراب ریاضی بالا و خودتنظیمی تحصیلی پایین به¬صورت تصادفی خوشهای چند مرحله¬ای انتخاب و به¬صورت گمارش تصادفی دردو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه، تحت آموزش مهارت حل مساله قرار گرفت، ابزارهای پژوهش پرسشنامه اضطراب ریاضی(کاظمی، 1390) و پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی (کانل و ریان، 1987) بود. نتایج تحلیل کوواریانس بیانگر این بود که پس از آموزش مهارت حل مساله علایم اضطراب ریاضی در آزمودنیهای گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بطور معنیداری کاهش یافت (01/0 p)، همچنین خودتنظیمی تحصیلی آزمودنیهای گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بطور معنیداری افزایش یافته است(01/0 p). یافته ها نشان دادند که روش آموزش مهارت حل مساله راهبردی کارآمد و سودمند در جهت کاهش اضطراب ریاضی و افزایش خودتنظیمی تحصیلی دانشآموزان هستند.
Machine summary:
"نتایج تحلیل کوواریانس بیانگر این بود که پس از آموزش مهارت حل مسأله علایم اضطراب ریاضی در آزمودنیهای گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بطور معنیداری کاهش یافت (01/0 p)، همچنین خودتنظیمی تحصیلی آزمودنیهای گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل بطور معنیداری افزایش یافته است(01/0 p).
جدول2 میانگین و انحراف استاندارد نمرات اضطراب ریاضی و خودتنظیمی تحصیلی در پیش آزمون و پسآزمون گروه آزمایش و کنترل پیش آزمون گروه آزمایش پسآزمون گروه آزمایش پیش آزمون گروه کنترل پسآزمون گروه کنترل متغیر میانگین انحراف استاندارد میانگین انحراف استاندارد میانگین انحراف استاندارد میانگین انحراف استاندارد اضطراب ریاضی 73/140 11/76 53/122 20/77 86/139 47/15 93/152 50/15 خودتنظیمی تحصیلی 25/10 08/1 70/11 97/0 22/11 69/0 61/10 77/0 قبل از بررسی تحلیلی نتایج در رابطه با فرضیه های پژوهش از همگنی شیبهای رگرسیون در گروههای مورد مطالعه به عنوان پیش فرض لازم برای استفاده از تحلیل کوواریانس، اطمینان حاصل شد که نتایج به دست آمده در جدول 2 و 3 درج شده است.
از سویی، نظریه های مختلف از جمله رفتارگرایی، ساخت گرایی و شناخت گرایی هسته اصلی سازه خودتنظیمی را راهبردهای شناختی و فراشناختی معرفی کرده اند بنابراین در تبیین احتمالی دیگر می توان چنین استنباط کرد که با توجه به اینکه در راهبردهای مهارت حل مسأله، بالا بردن ظرفیت تفکر در رابطه با پیامدهای هریک از راه حلها و توانایی تعمیم راه حلها که در آموزش مهارت حل مسأله مورد نظر بود، می تواند توانایی شناختی دانشآموزان را افزایش دهد.
״A social cognitive view of self-regulated academic learing״, gournal of educational psychology, 81(3) 329-339.
Self-regulated academic learning and achievement: the emergence, of a social cognitive perspective, Educational psychology review, 2, 173-120."