Abstract:
مطالعات پیشین نشان می دهد که تاثیر مثبت بازخورد اصلاحی ١ در عملکرد زبانآموز، در برخی حوزههای زبانی ٢ نسبت به بقیه حوزهها بیشتر است . پژوهش حاضر با هدف افزایش آگاهی در زمینة کارآمدی دو روش عمدة بازخورد اصلاحی ، یعنی روش «بازسازی »٣ و «وادارسازی »٤ در رابطه با حوزههای مختلف زبانی (ساختار، واژگان و تلفظ ) انجام شده است . ٧٦ زبانآموز ایرانی با سطح متوسط توانش انگلیسی ، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه تقسیم شدند. در گروه اول آزمایشی ، بازخورد اصلاحی به صورت بازسازی و در گروه دوم به صورت وادارسازیانجام گرفت . گروه گواه هیچ بازخورد اصلاحی دریافت نکردند. ٥٤ ساعت از تعاملات این سه گروه ضبط صوتی شد و بخش هایی که بر عناصر زبانی متمرکز بودند، شناسایی و ثبت شدند. ارزیابی تاثیر بازخورد از طریق آزمونهای فردی صورت 5گرفت که براساس خطاهای زبانی هر فرد تهیه شده بود. تحلیل نتایج مربوط به پس آزمونهای فردی بلافصل و تاخیری نشان داد که عملکرد زبانآموزان در مورد اصلاح خطاهای ساختاری و واژگانی بعد از دریافت بازخورد بازسازی و وادارسازی تفاوت معنی داری نداشت . اما در مورد خطاهای تلفظ ، عملکرد زبانآموزانی که بازخورد بازسازی دریافت کرده بودند، به صورت معنی داری از عملکرد گروه وادارسازی بهتر بود. همچنین نتایج نشان داد که عملکرد هر دو گروه آزمایشی در تمامی حوزههای زبانی مورد مطالعه در این پژوهش ، به صورت معنی داری بهتر از گروه گواه بود.
Machine summary:
"در مطالعات پیشین نشان داده شده است که زبانآموزان با توجه به نوع خطای زبانی ، بعد از دریافت بازخورد اصلاحی ، در اصلاح خطاهای خود یکسان عمل نمی کنند؛ زبانآموزان همدر اصلاح خطاهای واژگانی و تلفظ و هم در برداشت درست از هدف بازخورد، عملکرد بهتری نسبت به خطاهای ساختار زبان دارند ( ;b ١٩٩٨ ,Lyster ;٢٠٠٧ ,Han &Kim ;٢٠٠٦ ,.
Descriptive Statistics; Grammar Tests by Groups متغیر وابسته گروهها میانگین خطای ٩٥% فاصلة اعتماد معیار کران پایین کران بالا وادارسازی ١٦/٥٢ ٠/٧٤ ١٥/٠٣ 18/02 پس آزمون بلافصل ساختار بازسازی 16/13 0/73 17/60 19/06 گواه 0/74 9/10 7/61 10/59 وادارسازی ١٦/٢٤ ٠/٧٢ 14/80 17/67 پس آزمون تأخیری ساختار بازسازی ١٥/٩٧ ٠/٧٠ ١٤/٥٦ 17/37 گواه 0/72 8/73 7/29 10/16 نتایج آزمون تحلیل واریانس ، ٠/٣٤ = η٢ ,٠/٠٠٠ = ,p١٩٠٣ = (٤١٤٦)F ,٠/٤٢ =’Lambada Wilks نشان می دهد که تفاوت معنی داری بین میانگین سه گروه درپس آزمونهای ساختار وجود داشتکه اندازة تأثیر بالایی نیز داشت .
تفاوت بازسازی و وادارسازی در مورد عملکرد زبانآموزان در خطاهای واژگانی نیز به سطح معنی دار نرسید؛ نتایج تحقیق تاحدی در راستای پژوهش دیلان ١٨ (٢٠١٠) می باشد که تأثیر نسبی انواع بازخورد را بر فراگیری واژگان ناآشنا بررسی کرده است .
عدم مشاهده تفاوت معنی دار بین گروه بازسازی و وادارسازی، شاید از درنظرگرفتن عملکرد کلی زبانآموز، عدم رشد زبانی و عدم آمادگی زبانآموز در دریافت بازخورد در ساختار موردنظر، نشأت گرفته باشد و 276 یا صرفا به دلیل کوتاهی دوره باشد که می توان در پژوهش های آینده آنها را مورد نظر داشت ."