Abstract:
جمهوری فدرال عراق در جنوب غرب آسیا دارای قومیتها و مذاهب متعدد، همراه با منابع انرژی فراوان است و ریشة بسیاری از کشمکشها در آن به کنترل، مالکیت یا نظارت بر «سرزمین»، «منابع» یا «مردم» آن بازمیگردد؛ بهگونهایکه رابطهای پیچیده بین سیاست، قومیت و سرزمین پدید آورده است. عراق یکی از وسیعترین میادین نفتی جهان را دارد که درآمد سالانة حاصل از فروش نفت آنها تأثیری چشمگیر بر نقش زیربنایی صنعت نفت در اقتصاد این کشور میگذارد؛ بهطوریکه در سال 2011، 95 درصد از درآمد دولت از محل صادرات نفت بهدست آمده است. نکتة مهم دیگر، چگونگی پراکندگی جغرافیایی منابع انرژی بهویژه در شمال این کشور و رقابت حکومت فدرال (حکومت مرکزی) و ایالت فدرالی اقلیم کردستان بر سر کنترل منابع راهبردی بهویژه در «کرکوک»، در شمال عراق، بهعنوان دومین منطقة نفتخیز پس از بصره است. این منطقه از نظر ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی اهمیت دارد و بهطور بالقوه میتواند به مهمترین بحران عراق تبدیل و حتی زمینهساز یک بحران در سطح منطقهای و بینالمللی شود. همچنین، وجود اقوام گوناگون در عراق مانند عرب، کرد و ترکمن که هریک ادعاهای سرزمینی ویژة خود را دارند، برانگیزندة احتمال بروز کشمکشهای سرزمینی است؛ برای نمونه، کردها در ایالت اقلیم کردستان، «کرکوک» را بخشی از قلمرو فدرالی خود میدانند که حق بهرهبرداری و کنترل منابع آن را دارند، اما اقوام دیگر مانند عربها نیز ادعاهای مشابهی در این زمینه مطرح میکنند و حکومت مرکزی نیز با این امر مخالفت میورزد. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، چگونگی کشمکشهای سرزمینی در شمال عراق را بررسی میکند. نتیجة تحقیق نشان میدهد نهتنها واقعیتهای جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی، بلکه مواد مندرج در قانون اساسی این کشور نیز نقشی مهم در شکلگیری و تعیین سرنوشت اینگونه کشمکشها دارد.
Machine summary:
همچنین ، وجود اقوام گوناگون در عراق مانند عرب ، کرد و ترکمن که هریک ادعاهای سرزمینی ویژة خود را دارند، برانگیزندة احتمال بروز کشمکش های سرزمینی است ؛ برای نمونه ، کردها در ایالت اقلیم کردستان ، «کرکوک» را بخشی از قلمرو فدرالی خود می دانند که حق بهره برداری و کنترل منابع آن را دارند، اما اقوام دیگر مانند عرب ها نیز ادعاهای مشابهی در این زمینه مطرح می کنند و حکومت مرکزی نیز با این امر مخالفت می ورزد.
با ایجاد منطقۀ امن در شمال مدار ٣٦ درجه ، کردها ادعای حاکمیت بر «کرکوک» را با پشتوانۀ بیشتری مطرح کردند؛ زیرا تنها گروه مخالف صدام بودند که بخشی از عراق را در اختیار داشتند و توانستند سران گروه معارض رژیم صدام را به ایجاد «نظام فدراتیو» در عراق مجاب کنند (حق پناه ، ١٣٨٧: ٦٧- ٦٩)؛ بنابراین ، درهم تنیدگی سرزمین ، قومیت و سیاست به شکل گیری بزرگ ترین «کشمکش سرزمینی» و «قلمروخواهی» در شمال عراق به ویژه دربارة «استان کرکوک» منجر شده است که از یک سو، مورد منازعۀ اقوام تشکیل دهندة آن یعنی کردها، ترکمن ها و اعراب است و از دیگر سو، مورد منازعۀ حکومت محلی اقلیم کردستان با حکومت مرکزی است .
بزرگ ترین «کشمکش سرزمینی» و «قلمروخواهی» در عراق ، میان کردها و دولت مرکزی در جریان است ؛ زیرا بین حکومت اقلیم کردستان و دولت مرکزی در بغداد «مرز» مشخصی وجود ندارد و مناطق رسمی فعلی تحت کنترل کردها، تمام سرزمین های کردنشین را دربرنمیگیرد.