Abstract:
در این تحقیق به بررسی تاثیر سوگیری رفتاری بیش اطمینانی مدیران شرکتها و تاثیر آنها بر سیاست های ریسک شرکتهای از سه جنبه عملیاتی و مالی و بازار میپردازیم. بدلیل ضعف مدل های موجود در بیان متغیرهای روانشاختی موثر بر بیش اطمینانی، ابتدا یک مدل اصلاح شده از بیش اطمینانی ارائه شده است. برای تخمین پارامترهای مدل، از مدل اثرات تصادفی استفاده شد. سپس تعداد 98 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد مطالعه قرار گرفته است. دوره زمانی تحقیق سال های1389 الی 1394 میباشد. نتایج نشان داد از آنجا که آماره t متغیر ریسک مالی و ریسک تجاری بزرگتر از 965/1 بوده و سطح معناداری آنها کمتر از 05/0 ارتباطی معنادار و خطی بین ریسک مالی و تجاری با بیش اطمینانی مدیریت شرکت برقرار است. همچنین نتایج بدست آمده نشان داد که آماره t متغیر ریسک بازار کمتر از 965/1 و سطح معناداری آنها بیشتر از 05/0 است و لذا ارتباطی معنادار و خطی بین ریسک بازار با بیش اطمینانی مدیریت شرکت برقرار نمیباشد. به عنوان جمع بندی نهایی ارزیابی و تجزیه و تحلیل فرضیات تحقیق نشان داد بین بیش اطمینانی مدیران و مدیریت ریسک مالی و مدیریت ریسک تجاری ارتباط معنادار وجود دارد. این در حالی است که ارتباط معنادار بین بیش اطمینانی مدیران و مدیریت ریسک بازار مشاهده نشده است.
In this research, we study the effects of overconfidence of managers (one of behavioral bias) and its impact on companies’ risk policy from operational, financial and market perspectives. Due to weakness of existing modeks in describing psychological variables influencing overconfidence, first a justified model of overconfidence has been presented. To estimate model's parameters, random effects statistical model has been used. In this regard, a total of 98 companies listed on the Tehran Stock Exchange have been studied. Years 1389 to 1394 (Hijri calendar) is the period of investigation.
Since the t-test value of financial and business risk is greater than 1.965 and its significance level is also less than 0.5, linear correlation between the business and financial risk and overconfidence is approved. Also t-test value of market risk is lower than 1.965 and its significance level is higher than 0.5. So linear and significant relation between the market risk and manager overconfidence is rejected. As the final conclusion, results confirm significant relationships between overconfidence and financial risk management and also business risk management. In the meantime, a significant relationship between overconfidence and market risk has not been observed
Machine summary:
همچنين نتايج بدست آمده نشان داد که آماره t متغير ريسک بازار کمتر از ١/٩٦٥ و سطح معناداري آن ها بيشتر از ٠/٠٥ است و لذا ارتباطي معنادار و خطي بين ريسک بازار با بيش اطميناني مديريت شرکت برقرار نميباشد.
بر همين اساس مي - توان بيان کرد که فرضيه اول تدوين شده تحقيق مبني بر اينکه بين بيش اطميناني مديران و مديريت ريسک مالي ارتباط معنادار وجود دارد، مورد تأييد قرار ميگيرد.
بر همين اساس ميتوان بيان کرد که فرضيه دوم تدوين شده تحقيق مبني بر اينکه بين بيش اطميناني مديران و مديريت ريسک تجاري ارتباط معنادار وجود دارد، مورد تأييد قرار ميگيرد.
همچنين نتايج بدست آمده از آزمون فرضيه سوم نشان ميدهد که آماره t متغير ريسک بازار کمتر از ١/٩٦٥± (١/١١٢) بوده و سطح معناداري آن ها بيشتر از ٠/٠٥ است ، لذا ارتباطي معنادار و خطي بين ريسک بازار با بيش اطميناني مديريت شرکت برقرار نميباشد.
بر همين اساس ميتوان بيان کرد که فرضيه سوم تدوين شده تحقيق مبني بر اينکه بين بيش اطميناني مديران و مديريت ريسک تجاري ارتباط معنادار وجود دارد، رد ميشود.
در اين تحقيق تلاش شد تا با استفاده از داده هاي مالي ٩٨ شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طي سال هاي ١٣٨٨ تا ١٣٩٤ و جديدترين روش ها و مدل ها، به ارزيابي ارتباط بيش اطميناني مديريت با مديريت ريسک پرداخته شود.
6 Wei 7 Tomak 8 anagerial Overconfidence (MO) 9 Over Investment (Over-Invest) 10 Unprepared Rejection 11 Market Risk 12 Business Risk 13 Financial Risk 119