Abstract:
امروزه در کشور ایران، مسئله توزیع نامناسب خدمات عمومی شهری در شهرهای مختلف نگران کننده
شده است. یکی از مهم ترین پیامدهای رشد شتابان شهرنشینی و توسعه فیزیکی شهرهای کشور در
دهههای اخیر ازهم پاشیدگی نظام توزیع مراکز خدماتی شهری بوده که زمینه ساز نابرابری اجتماعی
شهروندان در برخورداری از این خدمات شده است؛ بنابراین هدف اصلی این پژوهش کمبود آب و
مشکلات ایجاد شده در واحد خدمات شهری در شهرداری ها می باشد. آب و مسائل متنوع مرتبط با
آن از الزامات توسعه پایدار در جوامع روبه رشد می باشد. عرضه محدود و تقریبا ثابت آب و حتی
کاهش آن در دوره های خشکسالی، چالشهایی را در تمامی مناطق به ویژه نواحی پر مصرف موجب
میگردد که گاها این چالش ها منجر به بروز حوادث تلخی میشوند. رشد شتابان شهرنشینی و نیاز
روزافزون به ارائه و توزیع عادلانة خدمات شهری، یکی از مسائل و چالش های مهم پیشروی مدیران و
برنامهریزان شهری در کشورهای در حال توسعه مانند ایران است. شهر لردگان طی دهه های اخیر، با
شهرنشینی شتابان مواجه بوده است. این موضوع منجر به عدم تعادل در توزیع خدمات شهری شده
است. امروزه شهرها بویژه در کشورهای در حال توسعه، با توجه به رشد جمعیت و شهرنشینی نیازمند
توجه به برقراری عدالت اجتماعی و فضایی در برخورداری مطلوب از خدمات و امکانات مختلف
شهری هستند؛ اما موضوع خدمات رسانی نامناسب به مناطق و کاستی های موجود در تامین این خدمات
و امکانات با مفهوم عدالت در تضاد است.
Machine summary:
يکي از مهم ترين پيامدهاي رشد شتابان شهرنشيني و توسعه فيزيکي شهرهاي کشور در دهه هاي اخير ازهم پاشيدگي نظام توزيع مراکز خدماتي شهري بوده که زمينه ساز نابرابري اجتماعي شهروندان در برخورداري از اين خدمات شده است ؛ بنابراين هدف اصلي اين پژوهش کمبود آب و مشکلات ايجاد شده در واحد خدمات شهري در شهرداري ها مي باشد.
توسعه شهري زماني ميتواند در جهت پايداري قرار گيرد که بتواند راهکارهايي مشخص را براي تامين مطلوب نيازهاي خدماتي ساکنان ارائه نمايد، که به علت نگرش بخشي، ضعف ساختاري مديريت شهري و فقدان مشارکت مردمي، سازمان هاي خدمات رسان شهري نتوانستند به صورت کارا به توزيع فضايي عادلانه خدمات بپردازند، اين در حالي است که تمرکز مراکز خدمات رساني در يک مکان ضمن ايجاد مناطق دو قطبي و بالا وپايين در شهرها هجوم جمعيت مصر ف کننده را به آن مناطق سرازير مي کند که اين خود فشار زيست محيطي، ترافيکي، آلودگي اعم از صوتي و هوا و.
محمدزاده اصل و همکاران (١٣٨٨) در پژوهشي با عنوان رتبه بندي شاخص هاي رفاه شهري مناطق مختلف شهر تهران ، با بهره گيري از اطلاعات تفکيکي مناطق مختلف شهر تهران و با در نظر گرفتن شاخص هاي کلان توسعه و سلامت شهري به بررسي «تحليل پوششي داده ها» -که امروزه در ارتباط با کلان شهرها به کار مي رود- و با استفاده از تکنيک رياضي و تبين سلامت شهري و شاخص هاي شهر سالم پرداخته و با رويکرد طبقه بندي مناطق مختلف تهران از منظر شاخص هاي رفاه شهري، با توجه به نتايج سرشماري آماري در سال ١٣٨٥ انجام شد است که نتايج حاصل از آن نشان ميدهد که به ترتيب مناطق ٦، ٣، ١ و ٢ بالاترين سطح رفاه شهري را به خود اختصاص داده اند و مناطق ١٧، ١٨، ١٦ و ١٩ در پايين ترين سطح رفاه قرار دارند.