Abstract:
جعل احکام و قوانین در ادیان، مقدمه رسیدن به تکامل و سعادت ابدی است. لازمه وصول به این مقصد، این است که خدای جهان آفرین و آگاه به مصالح انسانی، احکام الهی را از طریق پیامبران به بشر رسانده باشد. در گاهان (=گات ها) منسوب به زرتشت پیامبر و تنها متن آسمانی نزد زرتشتیان، سخنی از شریعت نیامده است؛ بلکه بیشتر مباحث فقهی و حقوقی، در وندیداد اوستا و سایر متون دینی زرتشتیان آمده است. شریعت زرتشتی در دوره های مختلف دچار تغییر و تبدیل شده است و به تصریح موبدان زرتشتی، این امر یعنی تغییر و حذف برخی احکام حقوقی و شرعی همچنان ادامه دارد. منشا این همه دگرگونی در احکام و قوانین تا به امروز، بدین سبب بوده است که این امور ساخته و پرداخته بشر بوده اند، نه وحی و کلام الهی. مقاله حاضر نخست به توصیف شریعت و مباحث مرتبط با آن در آیین زرتشت پرداخته و ادامه مباحث به تحلیل و بررسی مباحث مطرح شده اختصاص یافته است.
Machine summary:
سؤال این است که اینان بر اساس چه ملاک و اصلی، فتوا (وچر) میدهند؟ پشتوانه و اعتبار قوانین و فتاوای دینی موبدان چیست؟ آیا بهصرف اینکه انجمنی از موبدان و موبدیاران تشکیل شود و قوانین و احکامی را وضع یا اصلاح کنند، دلیل بر حجیت و ارزش این قوانین و احکام است؟ و اساسا هرگونه حکم و قانونی که به دین زرتشت منتسب میکنند، سند دینی آن چیست؟ آیا میتوان آنچه را که این انجمنها تصویب میکنند، به پای دین زرتشتی گذاشت؟ به چه دلیل؟ در مصاحبهای از مزداپور، محقق زرتشتی، دربارة فقه آیین زرتشت، پرسیده میشود: «روش و منابع استنباط احکام فقهی در آیین زرتشت چگونه است؟ آیا در استنباط از متون زرتشتی، بر عقل و خرد تکیه میگردد؟ به عنوان مثال، در احکام مستحدثه و جدید، از چه روش و شیوهای استفاده مینمایند؟» ایشان در پاسخ میگوید: نکتة دقیق و روشن آن است که فقه زرتشتی اصلا و اصولا به خود پیامبر مربوط نیست و گرچه کوشش شده است تا فقهی مبتنی بر اصول گاهانی فراهم آید، بیگفتوگو، در موارد بسیاری با آن هماهنگی ندارد.
اگر گفته شود: احتمالا در برخی متون اوستایی یا پهلوی اجازة چنین کاری به موبدان هر زمان داده شده است،خواهیم گفت: اولا این ادعا صرف احتمال است که نیاز به اثبات دارد؛ ثانیا بر فرض اثبات، متون بهجز گاهان، متن الهی و آسمانی نیست؛ بلکه نوشتة موبدان و بزرگان زرتشتی بوده است؛ ازاین رو نوشتههای آنان مجوز دینی و شرعی شمرده نمیشود؛ ثالثا ازآنجاکه بهتصریح محققان زرتشتی، در گاهان هیچ حکم فقهی و قانونی نیامده است، پس منابع استنباط احکام را یا باید سایر متون نظیر وندیداد و شایست نشایست دانست یا به تعبیر برخی زرتشتیان، عقل جمعی.