Abstract:
فرانظریه یکی از جدیدترین تحولات در نظریه پردازی است. در حالی که نظریه پردازان، جهان اجتماعی را به عنوان مسئله موضوعی شان قلمداد می کنند، فرانظریه پردازان به مطالعه نظام مند ساختار اساسی خود نظریه می پردازند. فرانظریهپردازی در ادبیات علوم اجتماعی، تحت عناوین مختلفی با عنوان فراجامعهشناسی، جامعهشناسی بازاندیشانه و جامعهشناسیِ جامعهشناسی ظهور پیدا کرده است. هر چند این مدل در حوزه جامعه شناختی گسترش یافته است ولی می تواند در دیگر حوزه های تحقیق نیز به کار گرفته شود. فرانظریه به عنوان ابزار رسیدن به فهم عمیقتر نظریه بوده و هدف آن تشریح و نقد فرانظری فرض های تشکیل دهنده شالوده نظریه ها و نیز تدوین اصول ارزیابی نظریه هاست. بسیاری از نظریهپردازان بر لزوم پیشرفت و توسعه نظریهی اجتماعی تأکید کردهاند. از آنجا که فرانظریهپردازی گام مؤثری در غنیتر ساختن نظریهها است، بایستی به این حوزه توجه بیشتری معطوف گردد. هدف اصلی در این مقاله ارائه پارامترهای اساسی این رویکرد است. این مقاله ابتدا زمینه های رشد مطالعات فرانظری و ماهیت فرانظریه می پردازد و سپس انواع فرانظریه و تکنیکهای تحلیل فرانظریه با تاکید بر رویکرد فرانظری ریتزر را مورد بحث و بررسی قرار می دهد.
Machine summary:
ماهیت فرانظریه نگاه بازاندیشانه به علم و معرفت همواره در طـول تـاریخ فکـری بشـر، هـر چنـد بـه صورت غیر منظم وجود داشته است ، اگرچه همواره عنوان می شود که فرانظریه پردازی جامعه شناختی، یکی از جدیدترین تحولات در نظریه جامعـه شناسـی اسـت ، امـا ایـن تحول به معنای شروع از نقطه صفر نیست ، تلاشـهای جدیـد در ایـن زمینـه عمـدتا در راستای علنی کردن و مشروعیت بخشیدن به کارهای فرانظریه پردازانه ای صـورت مـی پذیرد (١٢٣ :٢٠٠٩ ,Ritzer ( مفهوم فرانظریه پردازی در ادبیـات علـوم اجتمـاعی تحـت عناوین مختلفی همچون فراجامعه شناسی، جامعه شناسی بازاندیشانه و جامعـه شناسـی ظهور پیدا کرده است .
تفسیر های مختلفی از مطالعه فرانظری وجود دارد: الف - فرانظریه در یک مفهوم کلی، به معنـای مطالعـه نظـام منـد سـاختار نظریـه هـای موجود در رشته علوم انسانی، از جمله جامعه شناسی است ، بـه ایـن ترتیـب ، فرانظریـه پردازی را می توان یکی از مدخل های اساسی در محقق ساختن فرایند تحول در علـوم انسانی در نظر گرفت .
گونه دوم فرانظریه به عنوان پیش درآمـد بسـط نظریه می باشـد (فرانظریـه بـرای بسـط نظریـه ) ( Meta theorizing as a prelude to theory development)که دربرگیرنده مطالعه حوزه مورد نظر نظریه بـه منظـور ایجـاد نظریه اجتماعی جدید می باشد.
( ١٧٤ :١٩٩٣ Ford &Lawler ( در کنار این موارد ریتزر اظهار مـی دارد کـه ایـن شـیوه تفکر و مطالعه که توسط فرانظریه پردازان مورد استفاده قرار می گیرد برای روشن کردن تفاوتهای نظری ما سودمند می باشد و همچنین آشکار می سازد که کجا پیوند قـوی تـر میان نظریات امکان پذیر می باشد.