Abstract:
تجربه برگزاری مناظرههای انتخاباتی حاکی از آن است که این مناظرهها بجای آنکه فضایی برای دیالوگ و گفتگو نسبت به موضوعات مهم برای جامعه باشد، فضایی بوده که نامزدها به تخریب و تهاجم نسبت به رقبا بپردازند. در این پژوهش پس از دستهبندی انواع تعاملها و کنشهای بین مناظره کنندگان، شرایط علی و زمینهای برای انتخاب راهبردهای متفاوت برای کنش، شناساییشده و الگوی پارادایمی برای مدیریت مناظرهها پیشنهادشده است. روش تحقیق این پژوهش نظریه مبنایی یا گراندد تئوری است و دادهها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 14 نفر از کسانی بهدستآمده که صاحبنظر بوده و یا در فرآیند طراحی، تهیه و تولید مناظرهها نقش داشتهاند. یافتههای این مقاله حاکی از آن است که هرچند ویژگیهای شخصی و شخصیت مناظره کنندگان در انتخاب رویکرد ادعا و اقناع یا کنش حمله و دفاع تأثیرگذار است، اما تغییر و باز شدن ناگهانی فضای سیاسی در دوران انتخابات، کوتاه بودن زمان تبلیغات انتخاباتی، پیشفرض عدم بیطرفی برگزارکننده مناظره تلویزیونی نزد برخی از نامزدها و بینندگان، چینش نامناسب ساختار و قواعد مناظره عواملی است که باعث شده مناظره کنندگان بجای دیالوگ و گفتگو به تنش و درگیری گرایش یابند. برای مدیریت مناسب، مناظرهها باید به یک رویداد رسانهای قالب و قواعد مشخص تبدیل شوند.
The experience of broadcasting election debates in Iran show that these debates failed to express the views and plans of the candidates and instead candidates attacking each other and debasing their competitors. In this essay, after classifying the types of interactions between the debaters, the causal conditions and the context that has led to such approaches has been identified and a Paradigmatic model for management of TV debates is proposed. The research method is the grounded theory, and the data were obtained through a semi-structured, deep interview with 14 people who were familiar or involved in the process of planning, producing, and organizing debates. Findings of the essay suggest that although personal characteristics of the debaters are influential in choosing the approach of persuasion or action of attack and defend, the sudden change of political space during the election, the short duration of electoral propaganda, the presumption of the lack of impartiality of the debating organizer towards some of the candidates and viewers, the inadequate structure and the rules of the debate are factors that led the debaters to focus on the pattern of attack and defend and rise the tensions among debaters. In order to manage the actions of debaters, TV debates should be converted to media events with specified rules and structure.
Machine summary:
يافته هاي اين مقاله حاکي از آن است که هرچند ويژگي هاي شخصي و شخصيت مناظره کنندگان در انتخاب رويکرد ادعا و اقناع يا کنش حمله و دفاع تأثيرگذار است ، اما تغيير و باز شدن ناگهاني فضاي سياسي در دوران انتخابات ، کوتاه بودن زمان تبليغات انتخاباتي، پيش فرض عدم بي طرفي برگزارکننده مناظره تلويزيوني نزد برخي از نامزدها و بينندگان ، چينش نامناسب ساختار و قواعد مناظره ، عواملي است که باعث شده مناظره کنندگان به جاي گفتگو به تنش و درگيري گرايش يابند.
«گفتمان مناظره اي بررسي سازوکارها و ساختار گفتماني مناظره (يک تحقيق کاربردي)» نيز عنوان پايان نامه کارشناسي ارشد سيدرضا حجتي (دانشگاه پيام نور، ١٣٨٩) است که در صدد برآمده تا با توصيف ، تفسير و تبيين ساختار زباني و سازوکارهاي گفتماني مناظره هاي تلويزيوني دهمين انتخابات رياست جمهوري ايران در خرداد ١٣٨٨ روابط متقابل ميان ساختارهاي زباني و سازوکارهاي گفتماني اين مناظره ها را نشان دهد.
برخي از دلايلي که باعث شده مناظره هاي انتخاباتي توجه پژوهشگران دانشگاهي را به خود جلب کند را مي توان به اين ترتيب برشمرد: مناظره هاي تلويزيوني بهترين راه براي دست يافتن به مخاطبان گسترده از رأي دهندگان است ، داده هاي زيادي وجود دارد که نشان مي دهد منـاظـره هاي تلـويـزيوني اثري آموزشي بر مخاطبـان دارد، دسترسي مساوي به رسانه هاي جمعي را در اختيار نامزدهاي انتخاباتي قرار مي دهد، مناظره هاي تلويزيوني به عموم مردم اجازه مي دهد تا به حد زيادي به حسابرسي از نامزدهاي انتخابات ملي، بپردازند و نهايتا اينکه رقبا را وادار مي کند تا بهتر به شناخت يکديگر بپردازند (٢٠٠٦ ,Sheafer &Benoit ).
Functional Theory and Political Discourse: Televised Debates in Israel and the United States.
Irony in Political Television Debates.