Abstract:
در معماری ایرانی ـ اسلامی، بهرهگیری از هنر آینهکاری به عنوان نوعی دیوارنگاری مبتنی بر جلوههای نور، دارای اعتبار ساختاری و معنایی خاصی است که آن را از سایر انواع دیوارنگاری متمایز میگرداند. بارگاه حضرت احمدبنموس ملقب به شاهچراغ، بنابر قرینة معنایی نام و کنیهاش، یکی از بزرگترین بناهایی است که از آینهکاری در انحاء گوناگون بهره برده است. از آنجا که شناخت بنیادین مصادیق هنر سنتی میتواند خلأ هویتی هنر معاصر را تا اندازهای مرتفع سازد، مطالعات تطبیقی این دو حوزه را میتوان از ضروریات پژوهشهای معاصر برشمرد. منیر فرمانفرماییان یکی از شخصیتهای شاخص هنر معاصر ایران در عرصة بینالمللی، دارای جایگاهی منحصر به فرد است. مطالعات نشان میدهند که هنرمند در آثارش، از ویژگیهای معنایی و صوری آینهکاری حرم حضرت شاهچراغ ملهم گردیده است. تحقیق حاضر، به روش توصیفی ـ تحلیلی، جمعآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای و میدانی، و تجزیه و تحلیل دادهها به شیوة استقرایی است. یافتههای پژوهش نشان میدهند که در زمینة صوری، برخی از نقوش اصلی در آینهکاری حرم حضرت شاهچراغ مانند گره، مقرنس، قاببندی و نقشینه، در آثار فرمانفرماییان نیز ملحوظ شده است. در زمینة معنایی، ویژگیهای مشترکی همچون: تجزیة فرم، القای حرکت، همزمانی بصری و بازنمود واقعیت که از بنیادیترین دغدغه های هنر مدرن به حساب میآید در هر دو ساحت هنری مورد مطالعه، با اهداف صوری و معنایی مشابه ظهور یافتهاند.
Machine summary:
يافتههاي پژوهش نشان ميدهند که در زمينة صوري، برخي از نقوش اصلي در آينهکاري حرم حضرت شاهچراغ7 مانند گره، مقرنس، قاببندي و نقشينه، در آثار فرمانفرماييان نيز ملحوظ شده است.
(نصر، 1357، ص54) بنابراين ويژگيهاي صوري هنر در قلمرو اسلامي، در قالب تبيين هندسه و نور و درک آن به عنوان مؤلفة اصلي شناخت امر زيبا و جمال هستي در ادراک فلسفي هنر اسلامي داراي اهميت اساسي است.
1 سيدحيدر آملي نيز در رسالة جامع الاسرار و منبع الانوار خود، با استناد به کارکرد آينه و تعريف نسبت نور و آينه، نسبت وحدت و کثرت را با آوردن ادلة تحليلي و تأويلي و در بياني تمثيلي تبيين نموده، که به نوعي آن را مباني حکمي هنر آينهکاري ايراني ميتوان برشمرد.
اگرچه شيفتگي منير فرمانفرماييان به سنتهاي تصويري عاميانه و هنرهاي سنتي نيز همچون بسياري از هنرمندان نوگراي ايراني (خصوصاً در مکتب سقاخانه) در دهههاي چهل و پنجاه شمسي آغاز شد، او را در کاربست عناصر هنر سنتي ايراني و تلفيق آن با ويژگيهاي هنري معاصر غربي بايد شخصيتي منحصر به فرد دانست؛ زيرا فرمانفرماييان به همان اندازه که در ميان موج نوسنتگرايي ايراني فردي مطرح و مهم است، به شکل منحصر به فردي نيز از همه آنان متمايز است.
علاوه بر اين، ميتوان آينهکاري را از جهت برخي شاخصههاي هنر و معماري مدرن در تعريف فرم، فضا و زمان نيز بررسي و مطابقت نمود.
نتيجه منير فرمانفرماييان طبق اظهارات خود و با توجه به ويژگيهاي خاص آثارش، مستقيماً تحت تأثير هنر معماري سنتي ايراني و مشخصاً آينهکاري اماکن مقدسي همچون حرم حضرت شاهچراغ7 بوده و آن سرمشق را ضامن اصلي ارزشهاي صوري و محتوايي آثارش قرار داده است.