Abstract:
ارزیابی توان اکولوژیک تعیین میکند که هر یک از فعالیتهای انسانی در کدام پهنه از سرزمین قابل انجام دادن است و بالعکس در هر یک از پهنهها چه فعالیتهایی قابل انجام دادن نیست یا انجام دادن آن صرفة اقتصادی به دنبال ندارد یا مخرب پایداری محیطی است. هدف از این پژوهش ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین در استان گلستان، به منظور توسعة کشاورزی (کشت گندم)، با رویکرد آمایش سرزمین و بررسی عوامل مؤثر بر توان اکولوژیک کشاورزی بود. پژوهش به روش اکتشافی و گردآوری اطلاعات به شیوة کتابخانهای انجام شد. ابتدا عوامل و شاخصهای مؤثرـ شامل آبوهوا، بارندگی، دما و درجة حرارت، تبخیر، توپوگرافی (ارتفاع)، شیب، جهت شیب، کاربری اراضی، منابع آبی، پهنههای سیلاب، تیپ اراضی، فرسایش، خاکـ شناسایی شدند و در مرحلة بعد مکانیابی بهینه و مناسب کشت گندم با استفاده از نرمافزارArc GIS و آزمونهای آن، به منظور پهنهبندی مناطق مستعد کشت گندم، در چهار مرحله صورت پذیرفت؛ بدین صورت که دادههای خام لایههای مورد نظر شناسایی و نواحی مناسب کشتوکار تعیین و کلاسبندی شدند. مقادیر مناسب به لایههای اشارهشده داده شد تا نقشة لایة نهایی جهت پهنهبندی مناطق مستعد کشت گندم تولید شود. در نهایت، با رویهمگذاری لایة مناطق زیر کشت گندم بر لایههای مورد نظر، نقشة توان اکولوژیک منطقه تهیه شد و سپس به سه طبقة نهاییـ اراضی با توان مناسب و بالا (حدود 13 درصد)، اراضی با توان متوسط (بیش از 80 درصد)، اراضی با توان کم یا بدون توان (حدود 5 درصد)ـ کلاسبندی شدند. قلمرو میانی استان دارای حاصلخیزترین زمینهای کشاورزی و اقلیم نیمهمرطوب و معتدل مدیترانهای (جلگههای پایکوهی البرز) است. در نتیجه بهترین نواحی کشتْ قلمرو میانی استان و نواحی جنوبی استان، به دلیل دارا بودن خاک عمیق زراعی با کیفیت نسبتاً مطلوب و بارندگی مناسب، است.
The ecologic capability evaluation determines which human activities can be performed on which area of land and conversely, which activities are impossible, economically unviable, or detrimental to environmental sustainability. This study set out to evaluate the land ecologic capability in Golestan province of Iran to develop agriculture (cultivating wheat) through land use planning and to investigate the factors effective on the agriculture ecologic capability. The study was exploratory in terms of method and applied library research method for data collection purposes. The identified factors include climate, precipitation, temperature, evaporation, topography (altitude), slope, slope direction, land use, water resources, flood zones, land types, erosion, and soil. Then, the optimal location of land for wheat cultivation was done in four stages using ARC GIS software and its tests in order to zone the lands appropriate for what cultivation. To this end, the raw data of the intended layers was extracted and examined, and the areas appropriate for cultivation were determined and classified. The appropriate values were assigned to the aforementioned layers so as to generate the final layer map to zone the lands appropriate for wheat cultivation. Finally, via overlaying the wheat-cultivated lands on the intended layers, the ecologic capability map of the area was made. These were then classified into three categories, namely lands with appropriate and high capability (about 13%), lands with medium capability (over 80%), and lands with low or no capability (about 5%). The intermediate territory of the province has the most fertile lands with semi-humid, temperate Mediterranean climate (Alborz highland plains). As a result, the best cultivation areas of this province are located in its intermediary and southern parts that have deep, high quality agricultural soil and adequate rainfall.
Machine summary:
کارشناسارشد، پرديس فارابي دانشگاه تهران، قم، ايران (تاريخ دريافت: ١٣٩٨/١١/١٥ ـ تاريخ پذيرش: ١٣٩٩/٠٢/٣١( چکيده ارزيابي توان اکولوژيک تعيين مي کند که هر يک از فعاليت هاي انساني در کدام پهنه از سرزمين قابل انجام دادن است و بالعکس در هر يک از پهنهها چه فعاليتهايي قابل انجام دادن نيست يا انجام دادن آن صرفة اقتصادي به دنبال ندارد يا مخرب پايداري محيطي اسـت هدف از اين پژوهش ارزيابي توان اکولوژيک سرزمين در استان گلستان، به منظور توسعة کشاورزي (کشت گنـدم(، بـا رويکـرد آمـايش سرزمين و بررسي عوامل مؤثر بر توان اکولوژيک کشاورزي بود پژوهش به روش اکتشافي و گردآوري اطلعات بـه شـيو کتابخانـهاي انجام شد ابتدا عوامل و شاخصهاي مؤثرـ شامل آبوهوا، بارندگي، دما و درجة حرارت، تبخير، توپوگرافي )ارتفاع(، شيب، جهت شـيب، کاربري اراضي، منابع آبي، پهنههاي سيلب، تيپ اراضي، فرسايش، خاک ـ شناسايي شدند و در مرحلة بعد مکانيـابي بهينـه و مناسـب کشت گندم با استفاده از نرمافزارArc GIS و آزمونهاي آن، به منظور پهنهبندي مناطق مستعد کشت گندم، در چهـار مرحلـه صـورت پذيرفت؛ بدين صورت که دادههاي خام ليههاي مورد نظر شناسايي و نواحي مناسب کشتوکار تعيـين و کـل بنـدي شـدند مقـادير مناسب به ليههاي اشاره شده داده شد تا نقشة لية نهايي جهت پهنهبنـدي منـاطق مسـتعد کشـت گنـدم توليـد شـود در نهايـت، بـا رويهمگذاري لية مناطق زير کشت گندم بر ليههاي مورد نظر، نقشة توان اکولوژيک منطقه تهيه شد و سپس به سـه طبقـة نهـاييـ اراضي با توان مناسب و بال )حدود ١٣ درصد(، اراضي با توان متوسط )بيش از ٨٠ درصد(، اراضي با توان کم يـا بـدون تـوان )حـدود ٥ درصد(ـ کل بندي شدند قلمرو مياني استان داراي حاصلخيزترين زمينهاي کشـاورزي و اقلـيم نيمـهمرطـوب و معتـدل مديترانـهاي )جلگههاي پايکوهي البرز( است در نتيجه بهترين نواحي کشت قلمرو مياني استان و نواحي جنوبي استان، به دليل دارا بودن خاک عميق زراعي با کيفيت نسبتا مطلوب و بارندگي مناسب، است کليدواژگان آمايش سرزمين، ارزيابي توان اکولوژيک، استان گلستان، تناسب اراضي، توسعة پايدار رايانامة نويسندة مسئول: a.