Abstract:
در نظامهای حقوقی مختلف با توجه به مبانی مسئولیت مدنی، خسارتهای اسمی، تنبیهی و جبرانی مورد شناسایی قرار گرفتهاند. در بررسی نظام حقوقی ایران، این امرر محرز میگردد که بیشترین توجه به خسارت جبرانی، بهعبارتی جبران خسارت و اعادۀ وضعیت سابق، صورت گرفته است. به این ترتیب در پذیرش خسارت معنوی بهعنوان گونهای از خسارات تنبیهی، با بیمیلی و بهطور محدود برخورد شده و راهکار و ابزار چگونگی تعیین آن پیشبینی نشده است. حال آنکه از جملۀ مهمترین اقسام خساراتی که در نتیجۀ آسیب جسمی ایجاد میشود، خسارت معنوی ازجمله درد و رنج است که خود نیز به شاخههای گوناگونی قابل تقسیم است. درواقع عبارت درد و رنج، نهتنها در مورد درد فیزیکی بلکه در خصوص طیف وسیعی از آسیبهای ناملموس مانند ترس، اضطراب، اندوه و بیحرمتی بهکار میرود. در حقوق امریکا حوزۀ جبران خسارت درد و رنج متنوع بوده، اغلبِ موارد یادشده مورد توجه قرار گرفتهاند، اما همگونی در شیوۀ ارزیابی وجود ندارد و از روشهای مختلف مانند تعیین مبلغ مقطوع، تعیین سقف در مبالغ اعطایی، محاسبۀ روزانه و... استفاده شده و در بیشتر آنها، شدت آسیب ازجمله مؤلفههای اصلی بوده است، لیکن شیوۀ جبران خسارت به صورت مالی پیشبینی شده است. با توجه به پذیرش خسارت معنوی در ایران، پژوهشهایی در این زمینه انجامشده، لیکن بهطور خاص به خسارت درد و رنج پرداخته نشده است. در این مقاله برای دستیابی و پیشبینی ابزارهای حقوقی برای رفع این خلأ در نظام حقوقی ایران به بررسی نظام حقوقی ایالات متحده و روشهای محاسبۀ آن پرداخته میشود.
In different legal systems, nominal, punitive and compensatory damages have been identified according to the principles of civil liability. In reviewing the Iranian legal system, it is clear that the most attention has been paid to compensatory damages, i.e. compensation for damages and restoration of the former situation. As such, it has been dealt with reluctantly and limitedly in its acceptance of immaterial damages as a form of punitive damages, and the way and means of determining it has not been anticipated. Whereas one of the most important types of damages resulting from physical injury is immaterial damages, including pain and suffering, which itself can be divided into different branches. In fact, the term suffering is used not only for physical pain but also for a range of intangible injuries such as fear, anxiety, sadness, and disrespect. In American law, the scope of payment for pain and suffering is varied, and most of these cases have been considered but there is no consistency in the assessment method, and It has used various methods such as determining the lump sum, determining the cap or ceiling on the amounts awarded, per diem calculations etc., and in most cases, the severity of the damage is one of the main components and the method of compensation is financially provided. Regarding the acceptance of immaterial damages in Iran legal system, research has been done in this field, but in particular, the damage of pain and suffering has not been addressed. This article examines the US legal system and its calculation methods to obtain and predict the legal tools for removing this gap in the Iran legal system.
Machine summary:
در حقوق امريکا حوزة جبران خسارت درد و رنج متنوع بوده ، اغلب موارد يادشده مورد توجه قرار گرفته اند، اما همگوني در شيوة ارزيابي وجود ندارد و از روش هاي مختلف مانند تعيين مبلغ مقطوع ، تعيـين سـقف در مبالغ اعطايي، محاسبۀ روزانه و...
در مورد رويکرد جبـران مـادي خسـارت معنـوي کـه بـا پرداخـت مـالي امکان پذير است ، به نظر ميرسد علاوه بر پرداخت مبلغي جهت تشفي خاطر وي (در ايـن مـورد، ملاک و معياري براي ارزيابي ميزان آن پيش بيني نشده است و ايـن موضـوع بـا مخالفـت هـاي بسيار مواجه شده است ، چراکه جبـران مـادي در مـورد خسـارت غيرمـادي را قابـل تخمـين و سنجش مالي نميدانند)، هزينه هاي مربوط به درمان روحي، رواني و عاطفي نيـز قابـل مطالبـه است .
براي مثال در يک رأي به شـمارة ٩٣٠٩٩٧٠٢٢١٢٠١٣٥٩ بـه تـاريخ ٢٦ بهمـن ١٣٩٣ چنين آمده است : «در مورد آسيب هاي جسماني و درد و رنج و تألمات روحي ناشي از آن که از مصاديق خسارت معنوي هستند، ديه يـا ارش بـه عنـوان تنهـا وسـيلۀ جبـران خسـارت از طـرف قانون گذار تعيين شده است ، بنابراين زيان ديده مستحق مطالبه و دريافت مبلغـي بـه عنـوان جبـران خسارت معنوي علاوه بـر ديـه يـا ارش تعيـين شـده نيسـت .
مورد پذيرش قرار گرفته است و از ميانۀ قرن نوزدهم ، دادگاه ها در خصوص درد و رنج ناشـي از آسيب هاي بدني، ترس و اضطراب ناشي از حادثه ، غم و اندوه و صدمه بر احساسات ، حکم بـه جبران خسارت داده اند (سلطاني نژاد، ١٣٩٤: ١٨٨).