Abstract:
خداوند خود را در قرآن با نام «صمد» خوانده است. از طرف دیگر، ممکنات نیز با صفت کثرتشان مشهود حس و عقل ما هستند. ربط وجود صمدی خداوند ـ که جایی برای غیر باقی نمیگذارد ـ و وجود ممکنات متکثر، یکی از مسائل اهل اندیشه الهی بوده است. نظرات مختلفی مانند وحدت شخصی وجود، تشکیک در وجود و تباین وجود خدا و ممکنات در این باب ارائه شده است. یکی از نظرات، نظریه وحدت شخصی وجود است که عرفا به آن معتقدند و ملاصدرا با اثبات عقلی آن، مدعی تکمیل فلسفه و تتمیم حکمت میباشد. بیان ملاصدرا مسائلی را به ذهن متبادر میسازد که سازگاری یا عدم سازگاری وحدت شخصی با مبانی حکمت متعالیه، یکسانی وحدت تشکیکی وجود با وحدت شخصی ملاصدرا یا مدعای عرفا و میزان وثاقت ادله عقلی وحدت شخصی وجود از جمله آنهاست. با بررسی این مسائل در حکمت متعالیه، راهی جز اذعان به وحدت شخصی وجود با همان تبیین عرفا نزد ملاصدرا باقی نمیماند.
Allah had called Himself Samad in the Qur'an. In Arabic language, Samad means the All-Rich, the Eternal, the Everlasting, the Constant, the Impenetrable, and the Besought of all, altogether so that He leaves no room for any other. The contingent beings, however, are in terms of their multitude seen by the sense perception and the intellect. That how we can relate the Samadi existence of Allah to the multitude contingent beings is an issue dealt with by the theologians. Different theories have been suggested such as, the personal unity of existence, the graded unity of existence, and the dichotomy of God and creatures. Having rationally demonstrated the mystics' theory of personal unity of existence, Mulla Sadra claims that he has accomplished theosophy and completed metaphysics. His explanation associates issues such as the compatibility and incompatibility of personal unity with the foundations of his transcendent philosophy, that whether his graded unity theory is identical with his personal unity or which the mystics claim, and that how far the rational arguments for personal unity are authentic. The examination of the above issues demonstrates that no room is left for Mulla Sadra but to embrace personal unity through the mystics' explanation.
Machine summary:
پرسشهایی که در این مجال مطرح میشود این است که: در حکمت متعالیه رابطه وجود صمدی خدا و وجود ممکنات چگونه تبیین شده است؟ آیا نظریه وحدت شخصی با مبانی فلسفه متعالیه وی سازگار است؟ نسبت بین وحدت شخصی وجود با وحدت تشکیکی وجود که خود در بدایت برخی آثارش بیان داشته چیست؟ آیا وحدت شخصی وی همان تشکیک در وجود است و از آن فراتر نرفته است و نتوانسته وحدت شخصی وجود نزد عرفا را اثبات نماید؟ و یا اینکه نظریهای فراتر از وحدت تشکیک است؟ ما در این مقاله بهدنبال رسیدن پاسخی مناسب برای این پرسشها هستیم.
این معنا دقیقتر از وجود رابط و ربط صرف است که نتیجه تشکیک عمیق و خاص میباشد؛ زیرا بنا بر آن فرض، وجود ممکن حقیقتاً وجود بوده و از مراتب آن بهشمار میرود، گرچه چیزی ندارد مگر ربط محض، لیکن بر اساس وحدت شخصی، هرچه غیر از واجب فرض شود همانند صورت مرآتیه است که در عین آنکه سراب نیست و آیت حقیقت است و در این آیت بودن همانند سراب باطل و کاذب نیست، مرتبهای از مراتب وجودِ صاحب صورت نیز نخواهد بود (جوادی آملی، 1369، ج1، ص204).
انتزاع وجود از واجبالوجود بدون هر گونه حیثیت شاید بتوان این دلیل را مهمترین برهان فلسفی طرفداران وحدت شخصی وجود بهحساب آورد که اتفاقاً در آثار اغلب پیروان حکمت متعالیه آمده است (سوزنچی، 1389، ص252).
ملاصدرا با اثبات وجود رابط معلول، مدعی تکمیل فلسفه و تتمیم حکمت میشود (صدرالدین شیرازی، 1410ق، ج2، ص292)؛ چراکه با پذیرش این نظریه، راه برای تبیین فلسفی وحدت شخصی وجود باز میشود.