Abstract:
هدف از این پژوهش، شناسایی تغییرات و الزامات اساسی در ساختار آموزش عالی صنایعدستی باهدف کسب صلاحیتهای پایداری دانشآموختگان است. چنانچه فلسفه و هدف آموزش عالی تربیت انسان پایدار در نظر گرفته شود، دانشآموخته موفق کسی است که همه صلاحیتهای پایداری را کسب کرده و بتواند آنها را در دانش و کنش خود تلفیق نماید. پرسش اصلی این پژوهش عبارت است از اینکه: چه نوع اقداماتی در ساختار آموزشی دوره کارشناسی صنایعدستی باید صورت گیرد تا دانشآموختگان صلاحیتهای پایداری در این رشته را کسب نمایند؟ در این تحقیق که به روش کیفی و اکتشافی انجامشده، دادههای اولیه از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته با 30 تن از خبرگان حوزه آموزش صنایعدستی و آموزش برای توسعه پایدار که بهصورت هدفمند و گلوله برفی برگزیده شدند، بهدست آمد و به روش تحلیل مضمون موردبررسی قرار گرفت. یافتهها نشان داد برای کسب صلاحیتهای پایداری، ابتدا باید یکسری اقدام پژوهشی که عبارت است از بازآفرینی محتوای سواد پایداری در رشته صنایعدستی (مبانی نظری، اصول و روشهای آموزش، اصول اخلاقی و بینشی) و سپس اقدامات اجرایی- آموزشی که شامل توانمندسازی استادان، گسترش تعاملات برون دانشگاهی، بازنگری برنامه درسی، تغییر روش آموزش به یادگیری فعال و مشارکتی و تاکید بر مهارتهای ضروری پایداری است، انجام پذیرد. نتیجه اینکه اگرچه صنایعدستی دارای ظرفیتهای مناسبی در مواجهه با توسعه پایدار است، اما برای دریافت نتیجه مطلوب الزامی است آموزش عالی توجه خود را بیش از گذشته به این رشته معطوف نماید تا بتوان به کسب صلاحیتها و قابلیتهای لازم پایداری دانشآموختگان امید بست.
Machine summary:
هدف اين مطالعه ، شناسايي تغييرات و الزامات اساسي در ساختار آموزش عالي صنايع دستي باهدف کسب صلاحيت هاي پايداري دانش آموختگان و پرسش اصلي عبارت است از اينکه : چه نوع اقداماتي در ساختار آموزشي دوره کارشناسي صنايع دستي بايد صورت گيرد تا دانش آموختگان صلاحيت هاي پايداري در اين رشته را کسب نمايند؟ صنايع دستي به عنوان يک واژه نسبتاً مدرن در ايران با رويکردهاي متفاوتي تعريف شده است ، قديم ترين تعريف ، حاصل هم فکري شوراي عالي صنايع دستي در سال ١٣٤٨ عبارت است از: صنايع دستي به آن دسته از صنايع اطلاق مي گردد که "تمام يا قسمتي از ساخت فرآورده هاي آن با دست انجام شده و در چهارچوب فرهنگ و بينش هاي فلسفي و ذوق هنري انسان هاي (ساکنين ) هر منطقه با توجه به ميراث هاي قومي آنان ساخته و پرداخته مي شود"، همچنين " بخشي از هنرهاي سنتي که حقيقت متعالي هنر را با فنون و مهارت هاي صنعتي متناسب آميخته و با قابليت تکثير در متن زندگي جمعي 1 Sustainable Competency ارائه کرده است " (ياوري و نورماه ، ١٣٨٨)، اين تعريف با عنايت به تعريف صناعت از قولِ اخوان الصفا١ بيان شده است که صناعت را اين چنين تعريف کردند: "اساس ايجاد، اظهار و ساختن است ، ساختني که سبب برآورده شدن نيازها و حوائج انساني ميشود" (بلخاري، ١٣٨٨، ١٣٠).