Abstract:
جابجاییِ اشکانیان با ساسانیان چرخشی بزرگ در سیاستهای ژئواستراتژیک شاهنشاهی ایران بود. به این ترتیب، تغییر نگاهِ رومیان نسبت به ابرقدرتِ شرقی خیلی زود در همان نخستین آثار تاریخنگارانۀ معاصر با اردشیر بابکان خود را نمایان کرد و نگارندگان رومی تلاش کردند میانِ ساسانیان و خاطرۀ هخامنشیان پل بزنند. هدف از این پژوهش شناختِ ذهنیتِ روم و کارکردِ دستگاهِ تبلیغاتیِ این امپراتوری شاملِ برداشت (Perception) و انگاشتِ (Depiction) تازهبنیادِ آنان از ایرانِ سدۀ سوم و پاسخ به این پرسش است که روم، افزون بر این درک و فهم از شرایط جدید، چه واکنشی متناسب با آن ارائه کرد. بر پایۀ این پژوهش، به نظر میرسد راهبردِ روم در سدۀ سخت و دشوار سوم میلادی بزرگنمایی در کامیابیهای نظامیاش در برابر ساسانیان و حتی ارائۀ گزارشهای رسمیِ ساختگی و وارونه جلوه دادن واقعیت بود. آنان در این دوره به یک کلیشه سیاسی-رسانهای برای بازنماییِ رخدادهای جبهههای شرقیِ خود دست پیدا کردند که در سدههای سپسین ادامه یافت.
The replacement of the conservative Parthians with the arrogant Sassanians was a major turning point in the geostrategic policies of the Iranian Empire. Thus, the change of attitude of the Romans towards the Eastern superpower soon manifested itself in the first works of contemporaneous historians with Ardeshir I. Roman writers tried to bridge the gap between the Sassanians and the Achaemenian memory. In addition to this perception, the Roman propaganda machine and the newly established depiction also provided a suitable response to it. Rome’s strategy in the challenging third century CE was to exaggerate its military successes over the Sassanians and even to present deceitful official reports. During this period, they constructed a political-propagandistic pattern to represent the events of their eastern fronts. The aim of this study is to understand the Roman mentalities towards Iranshahr in the third century CE and to some extent to adapt it to the realities.
Machine summary:
پژوهش در تاریخ، سال دهم، شماره ۲۹، پاییز و زمستان ۱۳۹۹ سیمای ایرانشهر در آغاز دورۀ ساسانی (سده سوم) از نگاه روم: تصویری غربی از بازگشتِ هخامنشیان بهرام روشنضمیر 1 تاریخ دریافت: ۱۹/۰۴/۱۳۹۹ تاریخ پذیرش: ۲۶/۰۵/۱۳۹۹ چکیده جابجاییِ اشکانیان با ساسانیان چرخشی بزرگ در سیاستهای ژئواستراتژیک شاهنشاهی ایران بود.
به این ترتیب، تغییر نگاهِ رومیان نسبت به ابرقدرتِ شرقی خیلی زود در همان نخستین آثار تاریخنگارانۀ معاصر با اردشیر بابکان خود را نمایان کرد و نگارندگان رومی تلاش کردند میانِ ساسانیان و خاطرۀ هخامنشیان پل بزنند.
مقدمه اردشیر بابکان، پس از شکستِ اردوان چهارم واپسین شاهنشاه اشکانی با فتح تیسفون به سال 226 میلادی، دورۀ تازهای از تاریخ ایران را آغاز کرد که گاه به انقلابِ ساسانی تعبیر میشود (Bury, 1923: 90).
با اینحال به نظر میرسد اکنون بتوانیم اردشیر بابکان را سیاستمدار نوگرایی بدانیم که منشاء تحولاتِ بسیار بنیادین در ایران شد، هرچند چنانکه زرینکوب نشان داده (زرینکوب، 1394: 461-552) در پرتو آگاهیهای موجود نمیتوان تکامل و تثبیت آرمانهای ساسانی را کاملاً به دورۀ خود او نسبت داد و باید تا مدتها پس از اردشیر صبر کرد.
از آنجایی مطالعه ساسانیان -چنانکه دریایی و رضاخانی بر آن تأکید میکنند (Daryaee & Rezakhani, 2016: 17)- یا از روی آثار متأخر اسلامی و یا آثار همزمان یونانی بیش از آنکه به تشخیص واقعیتهای ساسانی بینجامد، به درک و ارائهای از ذهنیت 1 دیگران از ساسانیان انجامیده است، این پژوهش هدفِ خود را نه واقعیاتِ ساسانی، بلکه همان "مانتالیتۀ" رومی میداند.
and Danuta Shanzer, 2011, Romans Barbarians and the Transformation of the Roman World-Cultural Interaction and the Creation of Identity in Late Antiquity, London: Ashgate Publishing.