Abstract:
فدراسیون روسیه از دوره دوم پوتین بیش از هر زمان دیگری در تاریخ خود تحت تاثیر تحولات فزاینده
منطقه ای و بین الملی قرار گرفت. پوتین با اتخاذ سیاست عمل گرایی و راهبرد قدرت بزرگ مدرن
هنجارمند درصدد بازیابی قدرت بر آمد؛ اما مسیر بازیابی قدرت از سال 2014 به این سو، با موانعی در
حوزه منطقه ای همراه بوده است که به دو دسته کلی در زمینه های بحران اوکراین و شبه جزیره کریمه
و دیگری اهرم صادرات گاز روسیه به اروپا نمود یافته است. این تحقیق با هدف بازنمایی موانع منطقهای
بازیابی قدرت فدراسیون روسیه از دوره دوم پوتین از سال 2014 تا سال 2019 از منظر نظریه واقع گرایی
تدافعی سامان یافته است. روش تحقیق توصیفی تبیینی و با روش مطالعات کتابخانهای بود. پس از
بررسی نتیجه حاصل شد که روسیه در راستای بازیابی قدرت خود با موانعی هم چون بحران اوکراین،
گسترش ناتو به شرق، استقرار سپر دفاع موشکی، موانع پیش روی صادرات گاز به اروپا، مبحث امنیت
انرژی اتحادیه اروپا روبروست.
The Russian Federation has been increasingly affected by growing regional and international developments since Putin's second term. Putin sought to regain power by adopting the policy of pragmatism and the strategy of the normative great modern power; However, the path to regaining power since 2014 has been accompanied by regional obstacles, which have manifested themselves in two general categories: the crisis in Ukraine and the Crimean peninsula, and the leverage of Russian gas exports to Europe. In this study, we sought to understand the regional obstacles to regaining power in the Russian Federation during Putin's second term from 2014 to 2019, from the perspective of defensive realism theory. The research method was descriptive and library studies. The study found that Russia was facing obstacles in regaining its power, such as the Ukraine crisis, NATO's expansion to the east, the deployment of a missile defense shield, leverage to export gas to Europe, and the issue of EU energy security.
Machine summary:
پوتين با اتخاذ سياست عمل گرايي و راهبرد قدرت بزرگ مدرن هنجارمند درصدد بازيابي قدرت بر آمد؛ اما مسير بازيابي قدرت از سال ٢٠١٤ به اين سو، با موانعي در حوزه منطقه اي همراه بوده است که به دو دسته کلي در زمينه هاي بحران اوکراين و شبه جزيره کريمه و ديگري اهرم صادرات گاز روسيه به اروپا نمود يافته است .
اما واکنش کشورهاي اروپايي و امريکا و تحولات داخلي هم چون نفوذ امريکا و اروپا به حياط خلوت روسيه در راستاي استقرار سپر دفاع موشکي و گسترش ناتو به شـرق و بـه وجود آمدن بحران اوکراين و گرجستان ، زنگ خطر براي سياست خارجي روسيه به صدا در آمد و منطقه منافع حياتي روسيه و حياط خلوت روسيه جايگاه مهي در ادبيات سياسي مسکو پيدا کرده و سرچشمه رفتارها و اقدامات عملي و عيني گرديد.
از مهم ترين موانع منطقه اي بازيابي قدرت فدراسيون روسـيه از دوره ◊ 138 دوم پوتين از سال ٢٠١٤ به بعد ميتوان به بحران اوکراين ، گسترش ناتو به شرق ، استقرار سـپر دفاع موشکي و اهرم صادرات گاز به اروپا اشاره کرد.
استقرار سپر دفاع موشکي فعاليت و تحرکات آمريکا در قلمرو جغرافيايي شرق اروپا و عموما بـه شـکل مداخلـه سياسـي و تلاش براي کشاندن جمهوريهاي اين منطقه به زير چتر امنيتي خود، امضاي موافقت نامه هـاي دوجانبه و چندجانبه نظامي از جمله با گرجستان ، اوکراين ، روماني، چـک و لهسـتان و پيشـروي ناتو به اين سمت و از همه مهمتر تلاش براي ايجاد چندين سيستم دفاع ضـد موشـکي، نشـان دهندة اهداف بلند دامنۀ امريکا براي بسط حوزه نفوذ خود و محاصره استراتژيک روسيه بوده که پيوسته نگراني و عصبانيت مقامات مسکو را نيز به همراه داشته است .