Abstract:
ولایت تکوینی یکی از شیون مهم امام است و به تفویض محدود و مطلق تقسیم میشود. از دیرباز بحث درباره ولایت تکوینی داشتن امام، مطرح بوده و مخالفان این اعتقاد شبهات فراوانی را نسبت به آن مطرح کردهاند که نشان میدهد هنوز ابعادی از این بحث به خوبی روشن نشده است. بنابراین بحث و تبادل نظر در اینباره و پرداختن به آن با شیوههای جدید، لازم و ضروری است. یکی از این شیوهها، نگاه عقلی به آیات و روایاتی است که درباره ولایت تکوینی امام میباشد. این شیوه بحث، به دلیل عقلی بودن و سبک منطقی آن، کمتر میتواند مورد اشکال و شبهه واقع شود. در این نوشتار به این نتیجه رسیدیم که دلایل و برداشتهای متعدد عقلی از اخباری که درباره معرفی امام و یا ویژگیهای امام است؛ تفویض محدود ایشان را در عالم تکوین ثابت میکند؛ ولی درباره تفویض مطلق امام، به دلیل کمتر بودن آیات و روایات، اثبات آن از طریق برداشتهای عقلی دشوارتر است؛ اما در عین حال اخباری که درباره امضاء مقدرات عالم توسط امام در شب قدر است میتواند آن را ثابت کند.
Existential guardianship is one of the important dimensions of the Imam and is divided into limited and absolute resignation. The issue of Imam's existential guardianship has long beendiscussed among theologians, and its opponents have criticized it a lot, which shows that some aspects of this issue have not been clarified yet. Therefore, it is necessary to discuss it in new methods. One of these methods is a rational look at the verses and traditions about the Imam's existential guardianship. This method, due to its rationality and logical style, can be less questioned. The rational studies of traditions show that the Imam has limited existential guardianship in the universe, but given the lack of sufficient evidences, it is difficult to prove the absolute resignation of the Imam through rational interpretations. Of course, this can be proved by the traditions that show that the destiny of the world is signed by the Imam on the Night of Power.
Machine summary:
در این نوشتار به این نتیجه رسیدیم که دلایل و برداشتهای متعدد عقلی از اخباری که دربارة معرفی امام و یا ویژگیهای امام است؛ تفویض محدودِ ایشان را در عالم تکوین ثابت میکند؛ ولی دربارة تفویض مطلق امام، به دلیل کمتر بودنِ آیات و روایات، اثبات آن از طریق برداشتهای عقلی دشوارتر است؛ اما در عین حال اخباری که دربارة امضاء مقدرات عالم توسط امام در شب قدر است میتواند آن را ثابت کند.
بنابراین سؤال اصلی و فرعی این بحث به ترتیب آن است که آیا برداشتهای عقلانیِ برگرفته از آیات و روایات توانایی اثبات ولایت تکوینی اهلبیت( را دارند؟ گسترة چنین ولایتی با استفاده از آن برداشتها چگونه است؟ ذکر چند نکته پيش از ورود در بحث لازم است؛ اول آنکه ولایت تکوینی از حیث شدت و ضعف به دو قسم تقسیم میشود: تفویض محدود (ولایت در هستی): به این معنا که امام توانایی تصرف در عالم تکوین را داشته باشد؛ مانند معجزات و کرامات.
ج. عالمالکتاب این استدلال یکی از شایعترین استدلاهایی است که برای ولایت تکوینی ائمه( بهکار رفته و برگرفتة از دو مقدمة نقلی (یک آیة قرآن و یک روایت) و از دو قیاس اقترانی شکل اول تشکیل شده است.
توضیح 7: برای اثبات این مقدمه، دو نکته باید تبیین شود: نکتة اول اینکه روایات فراوانی وجود دارد که نشان میدهد، مراد از «عنده علم الکتاب» در آیة دوم، اهلبیت( هستند؛ مثلاً در روایت وارد شده است: «الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ هُوَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ(» (قمی، 1367، ج 1، ص 367) به لحاظ ادبی نیز زمانی که مصدر اضافه شود (علم الکتاب)، افادة عموم میکند.