Abstract:
پژوهش حاضر به بررسی تحلیل ارتباط معیار ریسک بر رفتار احساسی سرمایه گذاران با تاکید بر نقش مدیریت اثر بخش ریسک و مدیریت سیاسی شرکت میپردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) میباشد. جامعه آماری پژوهش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونهگیری حذف سیستماتیک، 86 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دورهی زمانی 9 ساله بین سالهای 1390 تا 1398 مورد بررسی قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانهای بوده و دادههای مربوط برای اندازهگیری متغیرها از سایت کدال و صورتهای مالی شرکتها جمع آوری شده و در اکسل محاسبات اولیه صورت گرفته سپس برای آزمون فرضیههای پژوهش از نرم افزار استاتا استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که بین ریسک سیستماتیک و رفتار احساسی سرمایه گذاران رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. اثر بخشی مدیریت ریسک ارتباط بین ریسک سیستماتیک و رفتار احساسی سرمایه گذاران را تعدیل نمی کند. مدیریت سیاسی ارتباط بین ریسک سیستماتیک و رفتار احساسی سرمایه گذاران را تعدیل نمی کند. بین ریسک مالی و رفتار احساسی سرمایه گذاران رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. اثر بخشی مدیریت ریسک ارتباط بین ریسک مالی و رفتار احساسی سرمایه گذاران را تعدیل نمی کند. مدیریت سیاسی ارتباط بین ریسک مالی و رفتار احساسی سرمایه گذاران را تعدیل می کند.
Machine summary:
آیا معیار های ریسک شرکت بر رفتار احساسی سرمایه گذاران شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیر معناداری دارد؟ آیا مدیریت سیاسی و اثر بخشی مدیریت ریسک بر این رابطه تاثیر گذار می باشد؟ پیشینه تحقیق پیشینه تحقیقات داخلی پوراحمدی و همکاران (1400) در پژوهش خود با عنوان تأثیر مدیریت ریسک سازمانی بر رابطه بین تأمین مالی خارجی و مدیریت سود را مورد بررسی قرار دادند .
نتیجه آزمون مدل سوم فرضیه سوم بیان می دارد: مدیریت سیاسی ارتباط بین ریسک سیستماتیک و رفتار احساسی سرمایه گذاران را تعدیل میکند.
مدل رگرسیونی آزمون فرضیه سوم: sent t = a0 + a1 sistematic + a2GOV + a3 (systematic* GOV) + α4 ROA + a5 SIZE+ a6 GROt + a7 LNAGEt + εt جدول(9): نتیجه آزمون مدل سوم {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} نتایج جدول 9، نشان می دهد که متغیر ریسک سیستماتیک* مدیریت سیاسی با سطح معنیداری بیشتر از 5 درصد ارتباط معناداری با رفتار احساسی سرمایه گذاران ندارد و فرضیه سوم در سطح اطمینان 95 درصد مورد پذیرش قرار نمیگیرد.
نتیجه آزمون مدل ششم فرضیه ششم بیان می دارد: مدیریت سیاسی ارتباط بین ریسک مالی و رفتار احساسی سرمایه گذاران را تعدیل میکند.
از این رو فرضیه را میتوان به صورت زیر نوشت: فرضیه صفر: مدیریت سیاسی ارتباط بین ریسک مالی و رفتار احساسی سرمایه گذاران را تعدیل نمیکند.
نتایج تحقیق نشان میدهد که ضریب متغیر اثر بخشی مدیریت ریسک به عنوان یک معیار تعدیل کننده نقش معناداری بر رابطه ریسک بازار و رفتار احساسی سرمایه گذاران ندارد.