Abstract:
بیان مساله:
«اوربانیزاسیون» به مثابه یکی از پیشران های اصلی دگرگونی های اجتماعی/فضایی در دهه های اخیر همواره مورد توجه بوده، اما قرایت های گوناگون از سیر تغییرات محتوایی این مفهوم در انطباق با ویژگی های زمینه ای و زمانه ای آن، به طور جدی مورد تحلیل و بحث قرار نگرفته است. طوری که معادل سازی هایی از قبیل شهرنشینی، شهری شدن، شهری سازی، ایجاد مدنیت و حتی شهرگرایی برای پوشش مفهوم های پیچیده آن به کار رفته است. بدیهی است که معادل سازی در هر نوشتاری یک مساله قراردادی و صوری باشد، با این حال شایسته است مباحث شکلی واژگان از مباحث مفهومی آن جدا گردد.
اهداف پژوهش:
این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل لایه ای علی (CLA) در چهار لایه "سطح مشهود و پذیرفته شده"، " سطح علل کلان وابسته به سیستم"، "سطح گفتمان/ جهان بینی" و "سطح استعاره/ اسطوره" سعی دارد تا ضمن شناسایی خوانش های ممکن بر مبنای گفتمان ها و استعاره های موجود به ارایه چشم اندازهای نظری گوناگون ناشی از مفهوم «اوربانیزاسیون» در ایران بپردازد.
روش پژوهش:
تحلیل لایه ای علی بر اساس مصاحبه عمیق/ نیمه ساختار یافته و در راستای شناسایی مضامین اصلی لایه های تحلیل در سطح نخبگان و متخصص های حوزه مطالعات شهری ایران به کار گرفته شده است.
نتیجه گیری
یافته های پژوهش گویای آن است که مفهوم «اوربانیزاسیون» در ایران دارای چهار سطح تحلیلی است. سطح نخست، به عنوان نرخ شهرنشینی ناشی از یک واقعیت عینی و تجربی؛ در سطح دوم همتراز با مفهوم فرایندی شهری شدن؛ در سطح سوم مبتنی بر مفهوم «اوربانیزاسیون» به مثابه یک کنش جمعی با محوریت گشایش افق در امر سیاسی فضا؛ و در سطح چهارم به عنوان امر ذهنی متفاوت، با استعاره رهایی بخش بودن؛ همخوان شده است.
Machine summary:
کاوش دورنمای نظری مفهوم » اوربانیزاسیون « در ایران مبتنی بر روش CLA چکیده بیان مسئله: «اوربانیزاسیون» به مثابۀ یکی از پیشرانهای اصلی دگرگونیهای اجتماعی/فضایی در دهههای اخیر همواره مورد توجه بوده، اما قرائتهای گوناگون از سیر تغییرات محتوایی این مفهوم در انطباق با ویژگیهای زمینهای و زمانهای آن، به طور جدی مورد تحلیل و بحث قرار نگرفته است.
اهداف پژوهش: این پژوهش با بهرهگیری از روش تحلیل لایهای علّی (CLA) در چهار لایۀ «سطح مشهود و پذیرفتهشده»، «سطح علل کلان وابسته به سیستم»، «سطح گفتمان/ جهانبینی» و «سطح استعاره/ اسطوره» سعی دارد تا ضمن شناسایی خوانشهای ممکن بر مبنای گفتمانها و استعارههای موجود به ارائۀ چشماندازهای نظری گوناگون ناشی از مفهوم «اوربانیزاسیون» در ایران بپردازد.
نخست این که، پژوهش حاضر براساس یک رهیافت بازتر و لایهایتر، به دنبال بررسی این پرسش است که «چه معانی و قرائتهایی از «اوربانیزاسیون» در شرایط امروزی ایران در قیاس با دیدگاههای جهان قابل ردیابی است؟ » در ادامه، این پژوهش با بهرهگیری از رهیافت پساساختارگرا و به طور ویژه تحلیل لایهای علّی، این فرصت را فراهم میکند تا خودِ «اوربانیزاسیون» به عنوان یک صورت مسئله خارج از چارچوبهای موروثی و مرسوم، به طور لایهوار مورد تحلیل قرار گیرد و سپس خوانشی نظاممند از شرحها، گفتمانها و مفاهیم مرتبط با هر لایه از آن ارائه شود و در نهایت چارچوب نظری ناشی از مفاهیم کاوش شده پیرامون «اوربانیزاسیون» در ایران تبیین شود.