Abstract:
هدف این پژوهش طراحی و تبیین مدل هوش امنیتی مدیران ارشد حاکمیت است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف؛ اکتشافی-کاربردی، به لحاظ روش استنتاج، توصیفی-پیمایشی و به لحاظ ماهیت دادهها، کیفی وکمی است. این تحقیق در سه مرحله اصلی انجام شده است؛ درمرحله اول، با استفاده از روش نمونهگیری نظری، با 12 نفر از صاحبنظران مصاحبههای نیمه ساختاریافته به عمل آمد سپس با استفاده از رویکرد تئوری داده بنیاد و با کمک نرم افزار NVivo Plus2020، مصاحبهها تحلیل و طی کدگذاری باز252 مورد به عنوان مفاهیم اولیه از متن مصاحبهها شناسایی شد و در قالب22 شاخص اصلی و150 شاخص فرعی و در پنج بُعد دستهبندی شد. در مرحله پژوهش کمی مدل پس ازآزمون، تأیید گردید. در مرحله دوم بخش کمی تحقیق، جامعه آماری280 نفر بوده،که حجم نمونه آن براساس فرمول کوکران به تعداد 162 نفر برآورد گردیده و پرسشنامهها بهصورت طبقهای نسبی چند مرحلهای و تصادفی توزیع شده است. درمرحله سوم پس از تکمیل پرسشنامه ازطریق الگوریتم تحلیل دادهها در نرم افزار PLS، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق کیفی نشان داد مدل در ابعاد شرایط علی (4 شاخص اصلی و32 شاخص فرعی)، شرایط مداخلهگر(7 شاخص اصلی و46 شاخص فرعی)، شرایط زمینهای( 3 شاخص اصلی و 20 شاخص فرعی)، شرایط راهبردی( 5 شاخص اصلی و 26 شاخص فرعی) و شرایط پیامدی با(3 شاخص اصلی و25 شاخص فرعی)مورد بررسی قرارگرفته است. همچنین با توجه به نتایج مدل اندازهگیری و ساختاری، تحقیق کمی میتوان نتیجه گرفت که مدل تدوین شده در بخش کیفی از روایی و پایایی قابل قبولی برخوردار است و میتواند به عنوان یک مدل قابل اعتماد برای تبیین مدل هوش امنیتی مدیران ارشد حاکمیت، بهکارگرفته شود.
The purpose of this research is to design and explain the security intelligence model of senior governance managers. The current research is exploratory-applicative in terms of its purpose, descriptive-survey in terms of method, and qualitative-quantitative in terms of the nature of the data. It has been completed at three main stages. In the first stage, using the theoretical sampling method, semi-structured interviews were conducted with 12 experts, then, using the grounded theory approach and with the help of NVivo Plus2020 software, the interviews were analyzed and recoded 252 cases as primary concepts from the text. The interviews were identified and classified in the form of 22 main indicators and 150 sub-indexes and in five dimensions. In the quantitative research phase, the model was confirmed after the test. In the second phase of the quantitative part of the research, the statistical population was 280 people, whose sample size was estimated to be 162 people based on Cochran’s formula, and the questionnaires were distributed in multi-stage and random strata. In the third step, after completing the questionnaire, they were analyzed through the data analysis algorithm in PLS software. The results of the qualitative research showed the importance of causal conditions (4 main indicators and 32 sub-indices), intervening conditions (7 main indicators and 46 sub-indices), contextual conditions (3 main indicators and 20 sub-indices), strategic conditions (5 main indicators and 26 sub-indices), and consequent conditions with (3 main indexes and 25 sub-indexes) have been investigated. Also, according to the results of the measurement and structural model, quantitative research, it can be concluded that the model developed in the qualitative part has acceptable validity and reliability and it can be used as a reliable model to explain the security intelligence model of senior governance managers.
Machine summary:
اين تحقيق در سه مرحله اصلي انجام شده است ؛ درمرحله اول ، با استفاده از روش نمونه گيري نظري ، با ۱۲ نفر از صاحب نظران مصاحبه هاي نيمه ساختاريافته به عمل آمد سپس با استفاده از رويکرد تئوري داده بنياد و با کمک نرم افزار NVivo Plus٢٠٢٠، مصاحبه ها تحليل و طي کدگذاري باز۲۵۲ مورد به عنوان مفاهيم اوليه از متن مصاحبه ها شناسايي شد و در قالب ۲۲ شاخص اصلي و۱۵۰ شاخص فرعي و در پنج بعد دسته بندي شد.
همچنين با توجه به نتايج مدل اندازه گيري و ساختاري ، تحقيق کمي مي توان نتيجه گرفت که مدل تدوين شده در بخش کيفي از روايي و پايايي قابل قبولي برخوردار است و مي تواند به عنوان يک مدل قابل اعتماد براي تبيين مدل هوش امنيتي مديران ارشد حاکميت ، به کارگرفته شود.
عدم غافلگيري امنيتي با به کارگيري مديران داراي هوش امنيتي (٦) با توجه به يافته هاي تحقيق مدل مفهومي پژوهش در قالب الگوي پارادايمي (شکل ٢)، ارائه ميگردد: شرايط مداخله گر (محيط دور و عمومي ) الزامات هوشمندسازي فني و اداري الزامات استقرار هوش امنيتي الزامات تخصصي هوش امنيتي الزامات تعاملي هوش امنيتي الزامات مواجهه با دشمن الزامات شرعي و قانوني الزامات معنوي و خودسازي شرايط علّي شرايط زمينه اي (محيط نزديک ) مقوله محوري نتايج و پيامدها هشدار امنيتي هوش امنيتي مديريت هوشمندامنيتي مديريت افکار امنيتي سازمان غافلگيري امنيتي مديران ارشد طراحي سيستم هوش امنيتي راهبردي ارتقاي عملکرد امنيتي سازماني شکست امنيتي استقرار سامانه هوش امنيتي عملياتي راهبردي پياده سازي عملي هوش امنيتي تهديدهاي امنيتي حاکميت بهبود هوش امنيتي تاکتيکي .