Abstract:
نقش و مسئولیت دولت در مقایسه با آنچه در گذشته بازی میکرد، تغییر کرده و نقش شهروندان و حقوق آنها در چهارچوب یک نظام اداری مطلوب، مؤلفههای اصلی حکمرانی مدرن را تشکیل داده است. ایجاد یک سیستم حکمرانی مطلوب و یک دولت صالح با توجه به هنجارهای جدید مانند اصول کلی حقوق اداری و تضمین و صیانت از حقوق شهروندی از طریق سازوکارهای نظارتی و همچنین ایجاد بستری برای ایفای نقش فعال شهروندان در زمینه اداره کشور لازم به نظر میرسد. چالشهای مختلفی مثل عدم شفافیت، عدم پاسخگویی، عدم حاکمیت قانون، عدم دسترسی به اطلاعات، سیاستزدگی و سوءمدیریت و ... را میتوان از چالشهای نظام اداری ایران برشمرد که میبایست در پرتوی شاخصهای حکمرانی مطلوب شناسایی و رفع شوند.مهمترین مسئله در این تحقیق پاسخ به این سؤال است: از منظر حکمرانی خوب، نظام حقوق اداری ایران با چه چالشهایی در حوزه حقوق شهروندی روبهروست؟ به این منظور در مرحله نخست پژوهش، برای استخراج مفاهیم و مؤلفههای حقوق شهروندی و حکمرانی خوب، از روشهای تحلیل محتوا و نظریهپردازی دادهبنیاد استفاده شده است. در مرحله بعد، به منظور ارزیابی مدل از روش دلفی استفاده شده و مدل طراحیشده در معرض قضاوت و ارزیابی صاحبنظران و خبرگان قرار گرفته است تا در صورت لزوم مورد بازنگری و اصلاح نهایی قرار گیرد. در پایان برای رصد وضع موجود، از روش نظرسنجی از خبرگان استفاده گردیده است. جامعه آماری این تحقیق 40 نفر است. دیده شد که قانونگریزی، عدم آشنایی یا پایین بودن سطح آشنایی شهروندان با حقوق خود در چهارچوب منشور حقوق شهروندی، اثربخش نبودن ضمانت اجرای قوانین و مقررات حوزه حقوق شهروندی، وجود جو بیاعتمادی از طرف شهروندان نسبت به نظام اداری کشور، و عدم مسئولیتپذیری دولت مهمترین چالشها در نظام اداری ایران در پرتوی حکمرانی خوب هستند.
The role and responsibility of the government have changed comparing to the past, and the role of citizens within a favorable administrative system has formed the key components of modern governance. It is necessary to establish the desired governance system and a competent government according to new norms, such as the general principles of administrative law and guaranteeing and protecting citizens' rights through supervisory mechanisms, as well as creating a platform for citizens to play an active role in governing the country. Various challenges such as lack of transparency, lack of accountability, lack of rule of law, lack of access to information, politicization, mismanagement, etc., can be considered the most prominent challenges of the Iranian administrative system that must get identified and addressed in the light of good governance indicators. The most prominent issue in this study is the answer to this question: from the perspective of good governance, what challenges does the Iranian administrative law system face in the field of civil rights? For this purpose, in the first stage, to extract the concepts and components of civil rights and good governance, the method of content analysis and grounded theory have been used. In the next step, the Delphi method has been used and the designed model has been evaluated and reviewed by experts. Finally, the expert survey method has been applied. The statistical population of this study is 40 people. The results indicate that absconding the law, lack of familiarity or low level of awareness of citizens with their rights within the framework of the Charter of Citizenship Rights, ineffective guarantee of implementation of laws in the field of civil rights, distrusting the administrative system on the part of citizens, and government irresponsibility are the most prominent challenges in the Iranian administrative system in light of good governance.
Machine summary:
ديده شــد که قانون گريزي ، عدم آشنايي يا پايين بودن سطح آشنايي شــهروندان با حقوق خود در چهارچوب منشور حقوق شهروندي ، اثربخش نبودن ضمانت اجراي قوانين و مقررات حوزه حقوق شهروندي ، وجود جو بي اعتمادي از طرف شهروندان نسبت به نظام اداري کشور، و عدم مسئوليت پذيري دولت مهم ترين چالش ها در نظام اداري ايران در پرتوي حکمراني خوب هستند .
برخي نيز حکمراني خوب را بــا عناصرش معرفي مي کنند و معتقدند که حکمراني خوب شامل عناصر زير است (سردارنيا و شاکري ، ١٣٩٣: ٨٨): - در نظر گرفتن تنوع ميان افراد، بين ســازمان ها و مديريت نيروها و نهادهاي منطقه اي و جهاني ؛ - پويايي محيط و فرآيندها و تغيير تعاملات ميان بازيگران و نهادها؛ - عقلايي کردن نقش دولت ؛ - تقويت افراد، ذي نفعان ، شــهروندان و جامعه مدنــي و بخش خصوصي براي قبول نقش ها و مسئوليت هاي جديد؛ - ايجاد هم افزايي بين حکمراني رسمي و خودگرداني غيررسمي ؛ - ظرفيت سازي ، شــامل بهبود منابع انساني ، تقويت خط مشي و مديريت مالي و ايجاد و ارتقاي شــراکت در زمينه رشــد کارســاز اقتصادي و برابر در سطوح جهاني ، منطقه اي ، ملي و محلي .
ابراهيمي و همکاران (١٣٩٤) در پژوهشــي تحت عنوان «بررســي ارتباط بين دموکراسي ، حکمراني خوب و فساد اقتصادي در دو گروه کشورهاي منتخب OPEC و OECD» با اســتفاده از رويکرد داده هاي تابلويي ، طي سال هاي ١٩٩٨ تا ٢٠١٠ تأثير اين عامل مهم بر فســاد را در ٨٨ کشور منتخب OPEC و ٨٨ کشور منتخب OECD با توجه به نقش دموکراســي مورد بررســي قرار دادند.