Abstract:
مطالعه حاضر با هدف واکاوی تجارب زیسته زنان اقدام کننده به خودکشی در خصوص عوامل خطر و عوامل محافظ انجام شده است. روش مطالعه کیفی و رویکرد پدیدارشناختی بود. نمونه گیری هدفمند بوده است و پس از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 15 زن اقدام کننده به خودکشی، اشباع نظری داده ها بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل از روش هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. قابلیت اعتماد یافته ها بر پایه ملاک های لینکلن و گوبا مورد تایید قرار گرفت. چهار مضمون و نه زیرمضمون در خصوص عوامل خطر شناسایی گردید: تنش در روابط خانوادگی (مشاجره و درگیری، بی تفاوتی عاطفی، عدم وفاداری زناشویی)، روابط نافرجام (خود سرزنشگری،از دست دادن)، رنج روانی (زندگی در اندوه و ناامیدی، ادراک ناخودکاامدی، احساس سربار بودن) و مضمون مشکلات اقتصادی(ضعف مالی و بیکاری). همچنین چهار مضمون اصلی در خصوص عوامل محافظت کننده استخراج شد: تعلق عاطفی به عضوی از خانواده، احساس مسئولیت در مقابل فرزندان، اعتقادات مذهبی و حمایت اجتماعی ادراک شده. نتایج این مطالعه حاکی از اهمیت روابط خانوادگی و عاطفی و همچنین افسردگی درمان نشده بعنوان اصلی ترین عوامل شناسایی شده موثر بوده است.
The aim of this study was to investigate the lived experiences of women attempting suicide regarding risk factors and protective factors. The study method was qualitative and the phenomenological approach. Sampling was purposeful and after semi-structured interviews with 15 women who attempted suicide, saturation was achieved. Seven-step Colaizzi method was used for analysis. The reliability of the findings was confirmed based on Lincoln and Guba criteria. Identified four themes and eight subthemes for risk factors: Tensions in family relationships (subthemes: Argument and conflict, emotional indifference, Lack of marital loyalty), Failed relationships (self-blame, loss), Mental suffering (Living in sorrow and despair, Sense of being a burden, Perception of inefficiency) and theme of poverty and unemployment. Four themes were also extracted regarding protective factors: emotional attachment to a family member, sense of responsibility towards children, religious beliefs, and perceived social support. The results of this study indicate the importance of family and emotional relationships as well as untreated depression as the main factors identified as effective. Outcomes and key implications of this study were mainly related to improving the treatment experiences of women surviving suicide and other high-risk populations through the development of preventive interventions commensurate with the findings.
Machine summary:
با وجود این در ایران ، بیشتر مطالعات صورت گرفته در زمینۀ خودکشی با اتخاذ روش شناسی کمی و به صورت پراکنده بوده است و مطالعات محدودی درخصوص دسترسی به ماهیت تجربۀ زیستۀ زنان اقدام کننده به خودکشی صورت گرفته است (عزیزپور، تقیزاده ، محمدی و ودادهیر، ٢٠١٩؛ شیخی، جمیلی کهنه شهری و رضایینسب ، ١٣٩٦).
با توجه به آمار روزافزون خودکشی زنان در کشور و بررسیهای صورت گرفته ، درخصوص مطالعات عمیق و کیفی در این زمینه شکاف تحقیقاتی وجود دارد و برنامۀ مدون طراحیشده درخصوص نیازهای زنان آسیب پذیر در این حوزه یافت نشد، درجهت تدوین مداخلات پیشگیرانۀ بومی و کاربردی، توجه به استخراج عوامل خطر و محافظت کنندة مرتبط با این گروه هدف ضروری است ؛ بنابراین پژوهشگران با درک این نیاز و با داشتن چندین سال تجربۀ آموزش ، درصدد تحلیل تجربۀ زیستۀ زنان اقدام کننده به خودکشی برآمده اند.
اقدام به خودکشی به عنوان پدیده ای چندعاملی در مطالعات مختلف بررسی شده است و معمولاً در این فرایند، تعامل عوامل خطر و محافظت کننده وجود دارد و هیچ عاملی به تنهایی نمیتواند یک اقدام به خودکشی را توضیح دهد (لجوسیک و همکاران ، ٢٠١٦).
همچنین با توجه به وجود تفاوت های فرهنگی، مذهبی و اجتماعی موجود، عوامل خطر و محافظ مطرح شده در این پژوهش ها و درنتیجه برنامه های پیشگیرانۀ تدوین شدة منطبق بر آن ها نیز لزوماً در سایر مناطق قابل تعمیم و کاربردی نیست .
٢. روابط نافرجام مضمون روابط نافرجام و آسیب های ناشی از آن به عنوان یکی از عوامل مهم سوق دهنده به خودکشی در افراد مصاحبه شوندة مجرد شناخته شده است .