Abstract:
معنای زندگی، یکی از مباحث مهم فلسفی است که از دیرباز تحت عنوان «هدف زندگی» مطرح
بوده است. اینکه معنای زندگی چیست، و چرا ما آفریده شدیم، و اینکه چرا باید این همه رنو را
در زندگی تحمل نماییم، از پرسشهای اساسی و همیشگی انسان است. در این راستا، دیدگاه دو
اندیشمند و فیلسوا معاصر، علامه جعفرری و علامه طباطبایی که تاثیر افکارشران بر اندیشمندان
پسین، بر کسی پوشیده نیست، مورد بحث قرار گرفته است. نکته بدیع این است که از نگاه علامرره
جعفری: انسان، معنای زندگی واقعی را زمانی درک میکند که از خود طبیعی فاصرله گرفتره و بره
خود حقیقی نائل آید. ایشان با الگو قرار دادن مذهب، عقل و فطرت آگاه، به معرفی حیرات معقرول
میپردازد و زیستن در حیات معقول را زیستن در حیات معنرادار میدانرد. مطرابق دیردگاه علامره
طباطبایی زندگی در علم و آگاهی، پایبندی به اخلاق و رفتار انسانی، مسئولیتپذیری در پرتو
تعالیم دینی و در خداباوری و روح توحیدی، معنا پیدا میکند و همه بیمعنایی و پوچی زندگی
در خود فراموشی، تفکر دنیوی، عدم درک جایگاه انسانی، دوری از اعتقاد به خدا و انسان محوری
است که ارمغان تمدن غرب است.
Machine summary:
معناي حيات معقول حيات معقولي که در قرآن کريم آمده به چه معني است : حيات آگاهانه اي که نيرو و فعاليت هاي جبري و جبرنماي زندگي طبيعـي را بـا برخـورداري از آزادي و اختيـار براي رشد و شکوفايي در مسير هدف هاي تکاملي نسبي تنظيم کرده ، شخصيت انسان که تدريجا ساخته مي شود، وارد هدف اعلاي زندگي مي شود.
بعد اول اين است که هيچ حادثه و گفتاري و فعاليت مغزي و عضـلاني از انسـان سر نميزند که بيرون از دايره حيات معقول باشد؛ زيرا هر يـک از ايـن امـور فـوق ، در حيات معقول با تعريفي که ذکر شد، موجي است که حيـات وابسـته اسـت بـه کمـال برين ، حتي اشتياق براي وصول به هدف هاي بعدي، خود احساس ميکنيم ، اجزايي از 1 ١.
۴- شخصيت انسان در مسير ساخته شدن : انگيـزه ، آرمـان گرديـدن هـا ، در همـه جوامع و دوران ها، براي همه انسان ها، يک حقيقت نيست ، اين انگيزه ها بستگي به فرد و جامعه دارد که چگونه براي او تلقي شده است ، چون اغلب تمدن ها، آن حقيقـت را بـه عنـوان آرمـان مطلـوب مـي خواسـتند کـه گرداننـدگان و حاکمـان فضـاي جامعـه مي خواستند، به خاطر همين نمودها و فعاليت هاي بشري را که در تاريخ بشري ظهـور کرده است بيان کننده استعدادها و خواسته هـاي اصـيل نيسـت .