Abstract:
تاریخ علوی گری در آناتولی و چگونگی نفوذ افکار و آراء تشیع در میان این گروه، کمتر
مورد توجه محققان قرار گرفته است. در واقع، ریشههای علوی گری را باید در سالهای
بسیار دور؛ یعنی دوران سکونت ترکان در ماوراءالنهر و مهاجرت آنان به آناتولی
جستوجو کرد و حاصل آن الهیاتی التقاطی میباشد که از هرمکان جغرافیایی و هر مذهب و
عقیدهای، توشهای برداشته است. آن چه مسلم است، رسوخ عقاید شیعی به علویگری در
قرنهای پانزدهم و شانزدهم میلادی و اغلب از طریق دو جریان حروفیه و تبلیغات شیوخ
صفوی در آناتولی صورت پذیرفت و علویگری را به قزلباشگری مبدل نمود.
Machine summary:
"برای رسیدن به این هدف باید به این پرسشها پاسخ داد: هدف دولت صفوی چه بود؟ از کدام ایدئولوژی استفاده کرد؟ در این هدف، نقش و جایگاه تودههای غیر سنی ساکن در آناتولی که تحت حاکمیت عثمانیها میزیستند چه بود؟ چگونه این تودهها در راستای هدف صفویان مهیا شدند؟ کدام ایدئولوژی و با چه روشهایی باید موثر واقع میشد و چه تشکیلاتی باید به وجود میآمد؟ به بیان مورخان امروز، چگونه تبلیغات صفوی، تودههای منسوب به اسلام بدعتگرای آناتولی را تبدیل به جامعه قزلباش کرد؟ قبل از پاسخ دادن به این پرسشها، باید به این موضوع که معمولا در تحقیقات علویگری به خوبی تفهیم نشده و از دید برخی از محققان پنهان مانده است، توجه کرد؛ مسئلهای که به عنوان امری بدیهی پذیرفته شده، این است که تودههای تشکیل دهندة جامعه علوی با ذهنیت، اعتقادات و ساختار اجتماعی امروزشان، از اولین روزهای ورود به اسلام، آیین حضرت علی(ع) را شناختهاند یا به عبارتی از آغاز، اسلام را با چنین تفسیری پذیرفتهاند؛ در حالی که این خطایی بزرگ است و مدافعان این ادعا، هیچ دلیل قانع کنندة تاریخی ارائه نکردهاند.
درباره روشهای تبلیغی شاه اسماعیل این طور باید گفت که تبلیغات وی، چه به لحاظ محتوای ایدئولوژیک و چه اسلوب، بسیار مشابه روشی است که زمانی بابا الیاس خراسانی در عصیان باباییها استفاده میکرد؛ درست همان گونه که بابا الیاس، حکومت سلجوقیان آناتولی را متهم به ظلم و انحراف از راه مستقیم و عدالت حقیقی میکرد و خود را مأمور اصلاح معرفی مینمود، شاه اسماعیل نیز حکومت عثمانی را محکوم کرد و مدعی بود که عدالت را برپا خواهد نمود."