Abstract:
ابومنصور ماتریدی بنیانگذار مکتب کلامی ماتریدیه است که اکنون اغلب قریب به اتفاق حنفیان در عقائد خود از این مکتب پیروی میکنند. در این نوشتار، آرایی که او درباره صفات خداوند ابراز داشته با آرای علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، به صورت تطبیقی مورد ارزیابی قرار میگیرد.مسائلی چون عینیت ذات و صفات، حدوث قرآن و برخی از راهحلهای مشترک در خصوص مشکل معناشناختی صفات الهی، از مسائل مورد اتفاق هردو اندیشمند و مسائلی چون صفات فعلیه که ماتریدیان در اینباره با فرق دیگر اسلامی متفاوت سخن گفتهاند از قبیل قائل شدن ماتریدی به کلام نفسی، قائل شدن ماتریدی به تفویض در باب صفات خبری و قائل شدن وی به جواز رؤیت حسی خداوند در قیامت، از جمله مسائلی است که هردو دانشمند بر سر آن اختلاف نظر دارند.
Abu-Mansour Matridi is the founder of the discourse (speech) school "Matridiyyah". At the time being the majority of Hanafees are the followers of Abu-Mansour in their beliefs. This essay evaluates comparatively his ideas concerning God's Attributes and those of Allamah Seyyed Muhammad Hossein Tabataba'ee. Issues such as objectivity and absolute existence of God and His Attributes [and the important point that God's Attributes is the Very God Himself and Nothing but Him]، the Hoduth of Quran [the existence of Quran form the very beginning or it's creation] and some common solutions to the problem of semantics of Devine Attributes، are of the agreed and approved opinions of both thinkers، i.e.، Matridi and Tabataba'ee. We also study some controversial issues such as Fe'liyyah Attributes to which the followers of Matridi have presented a completely different idea from that of other Islamic sects، Matridi's belief in Nafsi Kalam [i.e.، God's Discourse is exactly the same as God Himself]، his belief about Khabari Sefat [i.e.، those attributes which are related to God mentioned in the Holy Quran، and if God had not stated like that in Quran، we never ever dared to give those attributes to God]، and his belief about observing (the Body of) God in the Day of Judgment، are the issues which the two thinkers have opposite ideas about.
Machine summary:
"همانگونه که برخی از نویسندگان نیز بیان داشتهاند، اگر با دقت نگریسته شود معلوم میشود که «صدور فعل از خداوند» یک مفهوم ذهنی است که با در نظر گفتن ارتباطی که بین ذات و صفات وجود دارد انتزاع میشود و دارای مصداق عینی و مشخص نیست.
23 راه حل مشترکی که هم علامه و هم ماتریدی برای مشکله معناشناسی صفات الهی در این خصوص مطرح میکنند این است که ما باید در هر صفتی از صفات الهی، تمامی جهات نقصی را که ممکن است در آن صفت وجود داشته باشد نفی کنیم و بعد از تجرید از نقائص، آن صفات را که اکنون فقط دارای جهات کمال است به خداوند نسبت دهیم.
37 بنابراین، در مقام مقایسه بین نظر علامه و ماتریدی میتوان گفت که شخص ابومنصور ماتریدی قائل به تفویض صفات خبری است، اما نظر علامه این است که باید معنای نهایی و جدی کلام خداوند در این آیات را پس از در نظر گرفتن تمامی قرائن از جمله آیات تنزیه و مسائل عقلی بدست آورد.
تفاوت دیگر آنان در این است: چیزی را که ما به عنوان پشتوانة کلام لفظی در ذات یاد کردیم و ماتریدیان آن را کلام نفسی نامیدهاند، علامه به علم الهی قابل بازگشت میداند، اما ماتریدی به عنوان یک امر جدا و به عنوان صفت جداگانه برای ذات مطرح میکند."