Abstract:
مقاله حاضر بیان سؤال و جواب است بین دوانی و پسرش سعدالدین اسعد در مورد تعارض آیه «و هو معکم أینما کنتم» با حدیث نبوی
«کان الله و لم یکن معه شی و الآن کماکان» و در نهایت، نقد و بررسی غیاثالدین دشتکی در خصوص پرسش و پاسخ مذکور.ابتدا سعدالدین اسعد در مورد تعارض آیه و حدیث مذکور از پدر خود سؤال میکند، اما دوانی این منافات را به طور کلی منتفی
میداند، از آنجایی که پاسخ دوانی به نظر فرزندش قانع کننده نبوده، سؤال و جواب به نحو دیگری ادامه مییابد.در نهایت غیاثالدین دشتکی در مقام نقد و بررسی، نه سؤال را سؤالی اساسی و نه پاسخ را پاسخی درخور میداند.
Machine summary:
"چکیده مقاله حاضر بیان سؤال و جواب است بین دوانی و پسرش سعدالدین اسعد در مورد تعارض آیه «و هو معکم أینما کنتم» با حدیث نبوی «کان الله و لم یکن معه شی و الآن کماکان» و در نهایت، نقد و بررسی غیاثالدین دشتکی در خصوص پرسش و پاسخ مذکور.
سؤال سعدالدین اسعد، فرزند دوانی، از پدر در مورد تعارض آیه و هو معکم أینما کنتم16 با حدیث نبوی: «کان الله و لم یکن معه شیء و الآن کما کان»17 است.
دوانی در پاسخ، منافات آیه مذکور را با حدیث به طور کلی منتفی دانسته و بیان میدارد که آنچه از آیه بر میآید آن است که مخلوقات از معیت با خداوند تعالی منفک و جدا نیستند و به عبارتی هر جا که بنده باشد، معیت خداوند با او نیز محقق خواهد بود.
آنچه از مراجعه به تفاسیر مختلف در باب تفسیر آیه و هو معکم أینما کنتم بدست میآید، آن است که معیت خداوند با بندگان به معانی زیر در نظر گرفته شده است: الف) علم خداوند به بندگان به گونهای که هیچ امری از اعمال و احوال آنها بر او پوشیده نیست.
25 ملاصدرا در کتاب الاسفار الاربعه در مواردی چند به آیه مذکور استناد کرده و در تأیید مطالب خود از آن بهره برده است، از آن جمله: الف) در باب آنکه وجود واجب تعالی که از نظر قوت و شدت غیرمتناهی بوده و محدود به هیچ حد و غایتی نمیباشد، جامع کل حد وجودی بوده و هیچ امری مباین او در وجود نیست و هیچ غیری که متمایز با او باشد وجود ندارد و همه اشیاء در او و با اویند."