Abstract:
در سالهای اخیر سطح باروری در جمهوری اسلامی ایران کاهش زیادی داشته، و استان
یزد نیز همانند سایر استانهای کشور شاهد کاهش مداوم باروری در دهه اخیر بوده است.بر
این اساس، ابتدا با استفاده از دادههای بررسی ویژگیهای جمعیتی- بهداشتی ایران(
IDHS )، تحولات باروری در استان یزد در سالهای اخیر ارائه میشود. سپس ضمن مرور
مطالعات انجام شده در ایران، زمینههای نظری کاربرد روشهای کیفی در مطالعات جمعیت
شناسی را تشریح نموده و نهایتا نتایج مطالعه کیفی فرهنگ باروری در استان یزد را با
استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق ارائه مینمائیم.بطور خلاصه نتایج این تحقیق نشان داد که در حال حاضر نگرش و رفتار باروری در همه
گروههای سنی به هم نزدیک شده است و تفاوت قابل توجهی بین گروههای مختلف اجتماعی از
جمله زنان روستایی و شهری و باسواد و بیسواد وجود ندارد.به عبارتی، تحقیق
حاضرهمگرایی رفتارهای باروریدر جامعه مورد مطالعه را تأیید میکند.
Machine summary:
"افزایش باروری در سالهای اولیه انقلاب، و بدنبال آن کاهش سریع و غیر قابل انتظار باروری در سالهای اواخر دهه 1360 و نیمه اول دهه 1370، موضوعاتی است که ذهن محققین جمعیتی را به خود مشغول نموده و سؤالات مختلفی از جمله موارد زیر در این زمینه مطرح گردیده است:علل اصلی افزایش باروری در سالهای بعد از انقلاب اسلامی چه بود؟توقف برنامههای تنظیم خانواده بعد از انقلاب تا چه اندازه در این افزایش تأثیر داشته است؟چنانچه توقف برنامههای تنظیم خانواده را عامل افزایش باروری در سالهای اولیه انقلاب بدانیم، چرا کاهش باروری قبل از اعمال مجدد برنامههای تنظیم خانواده، یعنی از سالهای 1365 به بعد، آغاز گردید؟تا چه اندازه میتوان افزایش باروری در سالهای بعد از انقلاب را متأثر از اعمال سیاستهای پروناتالیستی دانست؟عکس العمل خانوادهها در مورد توقف برنامههای تنظیم خانواده چه بوده است؟آیا زوجین همواره از وسائل تنظیم خانواده استفاده مینمودهاند؟ توسعه بهداشتی و آموزشی چه تأثیری بر کاهش باروری داشته است؟آیا تحولاتی در خانوادهها و روابط زوجین صورت گرفته و تا چه اندازه میتوان این تحولات را با کاهش سریع باروری در ایران مرتبط دانست؟ مطالعات مختلفی در سالهای اخیر به بررسی تحولات باروری در ایران پرداخته(آقاجانیان 1991، 1995؛آقاجانیان و مهریار 1999؛میرزائی 1998؛امانی 1378)و هر کدام با توجه به دادههای موجود سعی در تبیین باروری نمودهاند.
اما واقعا چقدر میتوان به این نظریات و تئوریها وزن داد؟تا چه اندازه میتوان افراد تصمیمگیرنده در مورد باروری را بصورت فردی و بطور عمیق شناختی؟ آیا براستی عوامل و نیروهایی وجود دارند که افراد میتوانند آنها را دریابند و نسبت به آنها واکنش نشان دهند ولی از چشم و نظر جمعیت شناسان دور مانده باشند؟ همانگونه که گرین هال 2 (1995)و ابر مایر 3 (1997)بیان داشتند، زمان آن رسیده است که برای شناخت بهتر رفتارهای باروی و ارائه مدلهای تبیینی، روشهای کیفی را با روشهای کمی جمعیت شناسی ترکیب نمود.
در مجموع اکثر زنان اظهار داشتند که وضعیت اقتصادی آنها نسبت به گذشته بهتر شده است، و با توجه به بالا رفتن آمال و آرزوهای اقتصادی، در حال حاضر نیز به مسائل اقتصادی جامعه و خانواده توجه دارند و همین امر نیز بر ایده و نگرش آنها در مورد فرزند آوری تأثیر داشته است."