Abstract:
از نگاه حکیمان مسلمان، خداوند تنها وجود بخش هستی است. از آن جا که
هستی از خدا فرا نم یگذرد و جز او همه چیز هیچ است؛ پس برای خداوند، هدف و
غرضی مگر ذات خود او نیست و از آن روی که ذات هستی پیوسته و همیشه بوده،
خداوند می نامند. از « فیض » فاعلیت او نیز همیشگی و جاودانه است. این ویژگی را
آن جا که خداوند مراتب عالی توحید ذاتی و صفاتی را داراست، بسیط و ب یتکثر
است. نخستین صادرش بیش از یکی نیست و این، نخستین خلیفه واسطه ی تداوم
فیض او بر دیگران است و به دلیل این که فیض دائم است، واسطه نیز چنین م یباشد.
بنابر متون دینی و نوشته های دانشمندان حوزه ی دین، نخستین صادر که
صلاحیت واسطه شدن میان خلق و خالق را داشته باشد، حقیقت محمدی(ص)، نور
اهل بیت(ع) و در عصر حاضر امام زمان(عج) است. مستند و برهانی ساختن پیش
فرض ها در این موضوع، نیازمند بررسی دقیق آموز هی فیض از نظر لغت و
اصطلاح(عرفان و فلسفه) و در آینه آیات و روایات است. همین طور، فهم دقیق
واسطه ی فیض و تطبیق آن بر وجود حضرت حجت(عج) نیز به بررسی تاریخچه و
سیر بحث و معانی صحیح واسطه بودن نیاز دارد. تفکیک درست حوزه ی براهین
انسان کامل، غایت مندی و واسطه در فیض، که هر سه برای اثبات وجود و استمرار
امام(ع) اقامه شده و نیز پاسخ به اشکالاتی که متوجه این براهین است، استحکام و
کارآمدی چنین براهینی را بالا می برد. چنان که جست و جوی نظایر این براهین در
کلام و فلسفه غرب، به همگانی شدن آن کمک میکند.
According to Muslim theologians since the beginning of existence only God exists – or، there is no God but God – and his essence is eternal. As is God’s divine grace also eternal. Therefore، as a sign of His eternal grace، God nominates vicegerents on earth، who are the means of conferring His divine grace upon humans. Since God’s grace is eternal so is the medium of vicegerents also everlasting. According to Shi’a religious texts and scholars Mohammad (PBUH)، people of Mohammad’s household، and the Imam of the Times are the only mediums through whom the divine grace can be conferred upon humans. This paper discusses the rationalization of the presuppositions associated with this issue، which involves a careful study of the considerations of the doctrine of race (people of Mohammad’s household) in mystical and philosophical terms. It also discusses an understanding of relevant Qur’anic verses and traditions on this issue. Further، we discuss the exact understanding of the medium of grace and its attribution to Imam Mahdi، which requires a historical survey of the development of the meaning of medium. Finally، the rebuttals of the objections associated with this discussion enhance our argument.
Machine summary:
بررسی نمادگرایی در سیرالعباد الی المعاد سنایی و ارداویراف نامه مرضیه کسرائی فر 1 1 *، حسن ابراهیمی2 1کارشناسی ارشد دانشگاه تهران، 2استادیار دانشگاه تهران (تاریخ دریافت مقاله: 17/3/1389ـ تاریخ پذیرش نهایی:26/7/1389) چکیده مرگ و زندگی پس از آن، از معماهای بزرگی است که همواره ذهن انسان را به خود معطوف کرده است.
بنابر آیات قرآنی و نظر حکمای اسلامی، سه گروه در راه سلوک آخرت قرار دارند (نکـ : الواقعه/7ـ12)؛ اهل شمال که بدان عالمند و به حسب درکات دوزخ دارای مراتب بسیار و احوال متضاد و متقابلی هستند؛ اهل یمین که نیکان عالمند، همواره در سلوکند و مراتب و درجات کمال را یکی پس از دیگری طی میکنند؛ و گروه سوم سابقان اند که اهل وحدتند، از راه و سلوک منزه و خود مقصد همۀ سالکان گشتهاند؛ کمال بهشت به ایشان است اما آنها به بهشت التفاتی ندارند و همۀ حالها برای ایشان یکسان است (طوسی، 1366، 28ـ27).
این سلوک عرفانی در سیرالعباد از انسان اسیر و در بند تاریکیهای عالم ماده آغاز میشود و سنایی از صفات ناپسند اهل تضاد و ساکنان دوزخ در قالب صور عناصر چهارگانه سخن میگوید.
نمادین ساختن این عقیده که به عوالم و وقایعی فراتر از ادراک ما اشاره دارد، رابطهای میان دنیوی و متعالی، واقعیت شخصی و حقیقت جهانی، لحظه حال و جاودانگی برقرار میسازد؛ اما نمادهایی که برای این منظور به کارمیروند به دلخواه ساخته یا ابداع نمیشوند؛ آنها تقریبا به رابطهای وجودی با واقعیت نیاز دارند و پیوستگی میان یک نماد و آنچه نمادین میشود، ضروری است.