Abstract:
در تمدن اسلامی، علوم بلاغی به دنبال بررسی علل اعجاز قرآن کریم حاصل شده است و در زبان فارسی نیز متأثر از منابع عربی و گاه بدون تعمق و درواقع رونویسی از کتابهای قبلی است. همین امر اشکالاتی را در فهم ویژگیهای برخی از فنون بدیعی موجب شده است که سجع ازجملة آنهاست. مطالعة زبانشناختی این حوزه مسائل و نکاتی را مطرح میکند که پاسخ به آنها را میتوان با بررسی تاریخی تعاریف موجود به دست آورد. در این مقاله ضمن بیان اشکالات مطرح شده و تحلیل و بررسی تعاریف معاصران و تعاریف قدما و علمای بلاغت، و نیز با توجه به پیشینة سجع و صنعت ترصیع و موازنه، کیفیت وزن در سجع بررسی شده است.
In Islamic civilization, rhetoric is the product of a great attempt to find out the secrets of Quranic language; nevertheless, the achievements of such studies have been mechanically applied to Persian which, compared to Arabic, has a different linguistic system and literary conventions. This approach has brought about problems in defining literary terms, internal rhythm being one of them. This article, through comparing the classical and modern understandings of internal rhythm, and also by considering the history of studies on this concept, examines the quality of meter in internal rhythm.
Machine summary:
وزن در سجع دکتر ناهيد طهراني ثابت ٭ دانش آموختة دکتري زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تربيت مدرس چکيده در تمدن اسلامي ، علوم بلاغي به دنبال بررسي علل اعجاز قرآن کريم حاصل شـده اسـت و در زبـان فارسي نيز متأثر از منابع عربي و گاه بدون تعمق و درواقع رونويسي از کتاب هاي قبلي است .
آنچه در تعريف سـجع و انـواع آن ، امروزه در کتب بديع فارسي پذيرفته شده و تقريبا همگي آن را نقل مـي کننـد، متـأثر از حدائق السحر وطواط است و براساس آن سجع عبارت است از تـشابه دو يـا چنـد واژه در (2) وزن ، حرف روي و يا هر دو کـه در نتيجـة آن بـه ترتيـب ، انـواع متـوازن (١) ، مطـرف و متوازي (٣) حاصل مي شود (نک .
وزن در سجع موسيقي در زبان عربي حاصل دو نوع تـوازن اسـت ؛ يکـي تـوازن صـرفي کـه بيـشتر در زبان هاي اشتقاقي و قالبي ازجمله زبان عربي و زبان هاي سامي وجود دارد و در آن تناظر يک به يک ميان مصوت ها ديده مي شود و ديگر توازن عروضي که در شعر فارسي و عربـي مشترک و مبتني بر همساني تعـداد و امتـداد هجاهـا اسـت .
تکرار سـاخت نحـوي موجـود در موازنه خود موجد نوعي توازن است اما اين توازن متفاوت از توازن حاصل از سجع متوازن و متوازي است که اگر با آن نيز قرين شود موسيقي بيشتري توليـد مـي کنـد کـه بـه آن موازنه و ترصيع مي گويند.