Abstract:
«ارتباطات درونفردی» یکی از مهمترین سطوح ارتباطات است که پایة ارتباطات دیگر (میانفردی، گروهی، سازمانی) به حساب میآید. ارتباطات درونفردی از مبانی ریشهدار و عمیق دینی و فلسفی برخوردار است که هم آموزههای وحیانی به آن توجه داشته و انسان را به تدبر در آن فراخوانده و هم گزارههای فلسفی و عقلی آن را اثبات و تأیید کرده است. در منابع اسلامی، انسان موجود عاقل و برخوردار از نیروی اراده و اختیار معرفی گردیده که هرگونه کوشش او در قدم اول متوجه خود اوست تا مسئولیت و تبعات آن را بپذیرد و در گامهای بعدی متوجه افراد دیگر است. ارتباطات درونفردی نه تنها از آن جهت مهم است که تعامل و رابطة انسان با تواناییهای درونیاش را ـ که حقیقت و هویت وی را شکل میدهد ـ رسم میکند، بلکه از این منظر که کارکردهای اجتماعی و سازمانی مؤثری دارد نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. مهمترین نقشهای سازمانی ارتباطات درونفردی عبارتاند از: خودکنترلی، عزت نفس، اعتماد به نفس، وجدان کاری.
Machine summary:
"در منابع مدیریتی رایج، از ارتباطات درونفردی بحثهایی صورت گرفته، اما این تحقیق میکوشد که سطح فردی ارتباطات و آن هم «ارتباطات درونفردی» را از منظر اسلام بررسی کند و به این پرسشها پاسخ دهد که «ارتباطات درونفردی در منابع اسلامی از چه جایگاه و منزلتی برخوردار است؟» و «نقشها و کارکردهای سازمانی ارتباطات درونی فردی چیست؟» اهمیت ارتباطات درونفردی ارتباطات در سطوح متفاوتی قابل طرح است که ارتباطات درونفردی در سنجش با سطوح دیگر ارتباطات جایگاه ویژهای دارد؛ زیرا ارتباطات درونفردی پایة ارتباطات دیگر است؛ به این معنی که اگر ارتباطات درونفردی شکل نگیرد و فرد ابتدا وجود خودش را باور نداشته باشد، و اندیشة خودش برایش مهم نباشد، یقینا افراد دیگر به هیچ وجه با وی ارتباط برقرار نخواهند کرد و به گفتار و رفتار او ترتیب اثر نخواهند داد.
326 ممکن است پرسیده شود که مقصود از رابطة انسان با خود چیست؟ مگر هر رابطهای دو طرف ندارد، پس چگونه میتوان از رابطة یک چیز با خودش سخن گفت؟ همچنین ممکن است توهمی مطرح شود که ارتباطات درونفردی، از کارایی سازمانی چندانی برخوردار نیست یا کمتر در کانون توجه قرار میگیرد؛ زیرا در سازمان آنچه اهمیت دارد رابطة انسان با افراد دیگر، گروه یا سازمان است؛ که این توهم با اندک تعمق در افکار و حالات انسان، خود به خود پاسخ داده میشود؛ به این دلیل که انسان موجودی است دارای توان و استعداد فراوان که در وصف او گفته میشود: «انسان موجودی است از فرش تا عرش» 327 یا «انسان موجودی است ناشناخته» یا «انسان موجودی است پیچیده» 328 که تمام این مفروضات و تعاریف، برخاسته از ظرفیتهای وجودی انسان و حاکی از استعداهای ذاتی و فطری و ابعاد مختلف اوست."