چکیده:
رویکرد بیش¬متنیت ژرار ژنت عبارت است از بررسی رابطه میان دو متن ادبی، به گونه¬¬ای که بیش¬ متنتفسیر پیش¬ متننباشد. در این ساحت هر متن قابلیت مقایسه با متون مشابه را پیدا می¬کند؛ به طوری که افق جدیدی از پیوندهای ادبی - فرهنگی مختلف در اختیار خواننده قرار می¬دهد. در این مقاله کوشیده¬ایم ضمن نیم نگاهی به دیدگاه¬های مختلف نظریه¬پردازان بینامتنیت، به تشریح و توضیح ترامتنیت ژنتی بپردازیم و پس از آن با به کارگیری بخش بیش¬متنیت این دیدگاه، مشابهت¬های داستانی منظومه لیلی و مجنون و نمایشنامه سیرانودوبرژراک را ارائه دهیم.
خلاصه ماشینی:
پيش از اين مقاله ، پژوهش مستقلي پيرامون وجوه شباهت سيرانو دوبرژراک و ليلي و مجنون از منظر ادبيات تطبيقي و بيش متنيت صورت نگرفته است و در اين جستار براي نخستين بار به همساني هاي دو اثر مي پردازيم .
با توجه به شرح مبسوط نظرية ژنت پيرامون بيش متنيت ، همساني هاي داستاني ليلي و مجنون و نمايشنامة سيرانو را براساس اين نظريه مورد شرح و بررسي قرار مي دهيم ؛ البته اين تراگونگي طبق نظرية ريفاتر حالت احتمالي دارد و از تجربيات نگارندگان اين جستار بر گرفته شده است .
همساني شخصيت هاي دو اثر مجنون و سيرانو: نظامي پيش از پرداختن به اصل داستان ليلي و مجنون، از پادشاه عربي سخن مي گويد که با وجود داشتن ثروت فراوان صاحب فرزند نمي شود.
» (همان: ١٦٢)، مي توان نتيجه گرفت که سيرانو و مجنون به غايت عشق مجازي رسيدهاند و اين اوج گرفتن کلام در قسمت هاي مختلف هر دو داستان محصول همين مرحلة غايي حب عذري است .
اما سيرانو با اينکه از دوران کودکي در تب و تاب عشق رکسان مي سوزد، به خود اجازٔە ابراز علاقه نمي دهد و تا پيش از مرگش تنها يکي از دوستانش به نام لوبره ٣٥ از اين مسئله مطلع است ، ولي برخلاف ياران مجنون مثل نوفل ، اقدامي براي وصال عاشق و معشوق انجام نمي دهد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) (نظامي ، ١٣٨٥: ٥٦) سيرانو که خود به عيب ظاهري اش ، يعني دماغ بزرگ آگاه است ، براي ابراز عشق به رکسان اقدام نمي کند.