چکیده:
مسئله تفاوت مراتب علم یا به عبارتی، تفاوت ادراک کلی و جزئی نمونه ای از اختلاف دیدگاه ملاصدرا و فلاسفه پیش از ایشان و در رأس آنها ابن سینا، نسبت به مسئله مهم «علم» است. حکمای پیش از ملاصدرا با توجه به نظرشان نسبت به ماهیت علم، که آن را عبارت از کیف نفسانی می دانند، یک نوع برداشتی از تفاوت ادراک کلی و ادراک جزئی دارند و در مقابل، ملاصدرا با توجه به مبانی فلسفی از دیدگاه خاصی که نسبت به ماهیت علم دارد، برداشتی دیگر از تفاوت مراتب ادراک دارد. در این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی اجمالی دیدگاه ملاصدرا و حکمای پیش از ایشان نسبت به فرایند ادراک و مبانی ایشان در این مسئله، به این نتیجه رسیدیم که فلاسفه قبل از ملاصدرا، بخصوص ابن سینا قایلند به اینکه جزئی در اثر «تجرید» به کلی تبدیل می شود، درحالی که ملاصدرا معتقد است که جزئی در اثر «تعالی» به کلی تبدیل می شود. البته مبانی و دلایل ملاصدرا در مسئله یگانه است.
خلاصه ماشینی:
"سرانجام ایشان در جایی دیگر می نویسند:همانا قول فلاسفه پیشین مبنی بر اینکه هر مرتبه ای از ادراک دارای نوعی تجرید است و تفاوت ادراکات براساس میزان تجریدات است، به این معنایی که ما تقریر کردیم صحیح است نه به این صورت که بعضی صفات و عوارض ماهیت را حذف کرده و بعضی را بگذاریم؛ بلکه عبارت از نحوه واقعیت و وجود علم است که از وجود پایین که وجود مثالی حسی است به وجود اعلی و اشرف که وجود کلی عقلی است صعود می کند (ملاصدرا، 1999، ج 9، ص 97).
درنهایت ملاصدرا نتیجه گیری می کند: «همچنین روشن شد که معنای تجرید در تعقل و سایر ادراکات، آن گونه که مشهور است، حذف برخی زواید نیست و نیز این گونه نیست که نفس متوقف باشد، درحالی که مدرکات از موضوع مادی خود به حس و از حس به خیال و از خیال به عقل منتقل شوند، بلکه مدرک و مدرک با یکدیگر و توأمان تجرید می شوند و با یکدیگر از وجودی به سوی وجود دیگری جدا شده و از نشئه ای به نشئه دیگر و از عالمی به عالم دیگر منتقل می شوند تا اینکه نفس، عقل و عاقل و معقول بالفعل می شود بعد از آن زمانی که بالقوه دارای اینها بود» (همان، ج 3، ص 288ـ289).
اما ملاصدرا با توجه به مبانی و اصولی که عمدتا پایه گذار آنها خود ایشان است و یک نظام فلسفی کاملا ابداعی را طراحی نموده، معتقد است: «جزئی» با افزوده شدن چیزی به آن و به دنبال تعالی، به «کلی» تبدیل می شود؛ و معنای تجرید در تعقل و سایر ادراکات حذف برخی زواید نیست، بلکه در حقیقت، نفس هنگام ادراک، به همراه مدرک با حرکت اشتدادی، تعالی یافته و صور کلی را ابداع می نماید."