چکیده:
نظریة حکومتی امام خمینی(ره) معادلة سه مفهومی (دین، ولایت، ملت) است. در این که سه مؤلفة فوق در دستگاه فکری و اجتهادی امام خمینی(ره) چگونه جمع میشوند، از منظرهای مختلف قابل بحث است. در این نوشتار، تلاش شده تا از منظر مشروعیت سیاسی و مشارکت سیاسی موضوع فوق مورد تأمل قرار گیرد. سؤال اصلی تحقیق این است که از دیدگاه امام خمینی(ره)، چه نسبتی بین مشارکت سیاسی و مشروعیت سیاسی وجود دارد؟ فرضیة مقاله این است که در تفسیر اجتهادی امام، جایگاه بحث مشروعیت، پیشینی بوده و در فلسفة سیاسی میگنجد و ماهیتا از سنخ حکومتی است. ولی مقام بحث مشارکت سیاسی، مقام پسینی و در قلمرو جامعه شناسی بوده و ماهیت آن از سنخ نظارتی است. بدین لحاظ، ماهیت حکومت از تضارب آن دو منتج شده و در مدل حکومتی «جمهوری اسلامی» به تعادل رسیده است که «جمهوری» ناظر به بعد نظارتی و مشارکتی و «اسلامی» ناظر به بعد حکومتی و مشروعیتی آن است. در نتیجه، به لحاظ روشی، نقطة تعادل و جوش آن دو معطوف به تفسیر اجتهادی ایشان است.
خلاصه ماشینی:
"نسبت مشروعیت و مشارکت سیاسی در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) چکیده کلیدواژهها: مقدمه با مطالعة اجمالی آرای سیاسی امام خمینی(ره)، به این نکتة مهم منتقل میشویم که حکومت دینی از منظر تفسیر اجتهادی ایشان، مثلث سه ضلعی (دین، ولایت، ملت) است؛ به نحوی که بدون یکی از آنها حکومت جمهوری اسلامی تحقق خارجی نخواهد داشت.
مشروعیت سیاسی قدرت (قلمرو حاکمیت) کنش تعاملی هوشمندانه حاکمیت و ملت روش اجتهادتعادلی و پویا مشارکت سیاسی مردم نصوص دینی (قلمرو نظارت مدنی) (شریعت) چنان که در نمودار مشاهده میشود، کنش تعاملی هوشمندانه که از روش اجتهاد تعادلی مشروب میشود، میتواند بین قلمرو مفاهیم حکومتی و مفاهیم نظارتی (فضای پارادوکس نماها) تعامل منطقی ایجاد نماید که این فضا، اولا آزاد، ثانیا از مجرای شریعت و نصوص دینی میگذرد.
اما آیا این پیش فرض (توحید) با خلافت انسان، مردم سالاری و مشارکت سیاسی در تعارض است؟ از منظر امام خمینی(ره)، اصل توحید و حاکمیت الهی نه تنها دستاویزی مناسب برای سلب حقوق سیاسی مردم نیست، بلکه «جامعة توحیدی معنایش این است که در عین حال که فرمانبر{است} فرمانفرما هم هست»(صحیفة امام، ج11 :469)؛ چرا که در اندیشة توحیدی امام، «اسلام انسان را آزاد خلق کرده است و انسان را مسلط بر خودش» (همان، ج1 :286)، و حیات اجتماعیاش خلق نموده است.
بدین لحاظ، نگاه امام خمینی(ره) به دین با توجه به روش اجتهادی پویایش، نگاه حداکثری است و از هیچ مسألهای حتی حق رای مردم، شکل حکومت، گزینش مدیران و نظارت بر آنها و دیگر امور مربوط به زندگی اجتماعی و کنترل قدرت سیاسی فروگذار نکرده است و لذا میفرماید: «در اسلام، دموکراسی مندرج است»(همان،ج4 :234) و یا میفرماید: «اسلام را بد معرفی کردهاند."