چکیده:
اصولا توسعه یک جریان چند بعدی است که مستلزم تغییرات اساسی در ساختار اجتماعی و فرهنگی از یک سو و رشد اقتصادی و کاهش فقر و نابرابری اجتماعی از سوی دیگر می باشد. تئوری های مختلفی در باب توسعه به رشته تحریر در آمده و برپایه آن ها، استراتژی ها، سیاست ها و برنامه های مختلفی طرح ریزی شده است. ازجمله تئوری های توسعه که در سال های اخیر سیاست کشور تلقی می شود، تئوری قطب رشد است. با علم به این موضوع، هدف اصلی از نگارش مقاله حاضر، بررسی و تحلیل این تئوری و نتایج به کارگیری آن بر سطح توسعه ی شهرستان های استان خراسان رضوی است. برهمین مبنا در این مقاله با استفاده از نتایج رتبه بندی شهرستان های استان خراسان رضوی در قالب شاخص های توسعه، با بهره گیری از مدل تاکسونومی عددی، به بررسی و تحلیل این تئوری پرداخته شد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی و سطح معناداری عوامل منتخب حاکی از آن است که کاهش یا افزایش فاصله از مرکز استان ( مشهد) نقش موثری در رتبه و سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان نداشته و در برخی موارد نتایج کاملا معکوسی نشان داده که این امر به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. لذا الگوی نظری یا عملی مورد تایید است که بتواند مجموعه خصوصیات توسعه و عدالت اجتماعی را در کنار هم و به صورت متوازن، تامین کند یا حداقل دستیابی به تعداد بیش تری از این خصوصیات را مورد نظر داشته باشد، می تواند الگوی مناسب تری در رسیدن به اهداف توسعه باشد.
خلاصه ماشینی:
نتـایج حاصل از ضریب همبستگی و سطح معناداری عوامل منتخب حاکی از آن اسـت کـه کـاهش یـا افـزایش فاصـله از مرکـز اسـتان ( مشـهد) نقـش مـؤثری در رتبـه و سـطح توسـعه یـافتگی شهرستان های استان نداشته و در برخی موارد نتایج کاملاً معکوسی نشان داده که ایـن امـر بـه تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است .
در سال ۱۹۹۴ نلسـون آرتـور و همکـارانش با بررسی عوامل اجتماعی ، اقتصادی و تاریخی و نقش دولت هـا در توسـعه ناحیـه ای شـهرهای آتلانتا و پورتلند در یک دوره ۳۰ سـاله (۱۹۹۰ - ۱۹۶۰ ) نتیجـه مـی گیرنـد بـا وجـودی کـه بیش ترین میزان سرمایه گذاری های اقتصادی در منطقه آتلانتـا صـورت گرفـت ، پورتلنـد از دو شهر دیگر از رونق اقتصادی بیش تری برخوردار شده و آنچه باعـث تجدیـد حیـات شـهری ایـن ناحیه نسبت به دو ناحیۀ دیگر شده مسـأله ی مـدیریت و همـاهنگی در برنامـه ریـزی توسـعه ی ناحیه ای این شهر نسبت به دو شهر دیگـر اسـت ( آرتـور، ۱۹۹۴، ص ۳۹۶ ) .
همانگونه که در نمونه های مطروحه مشـاهده می شـود، اگرچـه در زمینـه موضـوعات مربـوط بـه سـنجش توسـعه یـافتگی کشـورها، منـاطق ، سکونتگاه ها و در مجموع مباحث گوناگون توسعه یافتگی ، تحقیقات و مطالعات متعـددی صـورت گرفته است ، اما در ارتباط با بررسی ارتباط میان سطح توسعه یـافتگی و میـزان فاصـله از مرکـز استان از منظر نظریه قطب رشد و بررسی موضوع با استفاده آزمـون همبسـتگی کلمـوگروف - اسمیرنوف ، تا کنون پژوهشی انجام نشده است که خود بیانگر کـم نظیـر بـودن پـژوهش حاضـر می باشد.