خلاصه ماشینی:
(مـارزلف ، (152 :1371 کوباجی هم در کتاب «آیین ها و افسانه های ایران و چین باستان » (کوبـاجی ، ١٣٦٢: ١٤٠) با بررسی تاریخ اشکانیان و شاهنامه ، این گونه بـه پیونـد روایـات شفاهی - که اساس تدوین نخستین شاهنامه قرار گرفته است - و تاریخ اشـاره می کند: «فردوسی در حماسه بزرگش ، هنگام برخورد با تاریخ دوران اشـکانیان، می گوید که از تاریخ این دوره، جز نام چند تن از شـاهان چیـزی در دسـترس من نیست : از ایشان به جز نام نشنیدهام نه در نامه خسروان دیده ام با این حال، مورخان کارآزموده برآنند که بخش مهمی از تاریخ اشـکانیان را می توان در شاهنامه بازجست و مورد پژوهش قـرار داد.
نمونه این بخش از روایـات عامـه که امروزه بخشی از تاریخ شفاهی دوره قاجار محسوب می شـود و بـه زیبـایی می توان از آنها در رسـانه ملـی و سـاخت برنامـه هـای متنـوع دربـاره انقـلاب مشروطه سود جست ، چنین است : )رجوع شود به تصویر صفحه) من خانـم قلیــان کشــم از بهر قلیان ناخـوشـم بنگر به رخـت مشمشــم برخیز و قلیـان را بیــار میرزا که داده حکم جنگ با گوله و توپ و تفنگ مشدی و الدنگ و درنگ برخیز و قلیـان را بیــار فرنگی گفته من موشــم دنگی نزن توی گوشـم کیسه تنباکو به دوشــم میرم فرنگ و می فروشـم برخیز و قلیان را بیار (پناهی سمنانی ، ١٣٧٦: ٣٧٧) قطعه فوق در جریان نهضت تنباکو و در عصر ناصرالدین شاه سروده شـده است و کنت دوگوبینو که در عهد سلطنت ناصرالدین شاه به ایـران آمـده بـود، می گویـد: روزی شـاه حکـم مـی کنـد تصـانیفی کـه مـردم در حـق وزرایـش می خواندند، در مجلس شاهانه برایش خوانده شود.