چکیده:
مقالة حاضر کنکاشی است پیرامون نقش رسانه در ارتقا یا تضعیف سلامت جـسمی و روانی خانواده. نویسنده برای تبیین موضوع، با برجسته کردن کـارکرد آموزشـی رسـانه ، روشهـای مستقیم و غیرمستقیم القای مفاهیم مربوط به حـوزة بهداشـت و سـلامت را از طریـق رسانه های دیداری و شنیداری برمی شمرد. همچنین در بخشی از مقاله به تحولات خـانواده در دوران معاصـر اشـاره شـده کـه رسانه ها جهت تاثیرگذاری بیشتر و انطباق برنامه ها با واقعیات اجتماعی باید بـه آنهـا توجه کنند.
خلاصه ماشینی:
در دنیای امروز، عـلاوه بـر اینکـه سـاختار و ماهیـت خـانواده دچـار دگرگونی شده است ، افراد نیز این توانمندی را یافته اند که از سوژهای منفعل بـه عـاملی فعال تبدیل شوند، پیامهای رسانه را تفسیر کنند و برداشتی مطـابق زمینـه هـای ذهنـی و اجتماعی خود داشته باشـند.
رسانه ها و سلامت امروزه رسانه های جمعی ، از جمله ابزارهای قدرتمند در برنامه های ارتقـای سـلامت به شمار می روند و بحث بر سر کارآیی و اثربخشی آنها در این زمینه ، به گفتگـو دربـاره نوع و میزان تأثیر در گروههای مختلف مخاطب تبدیل شده است .
رسانه های جمعـی در حقیقت ، میانجی پیامهای سلامت برای افراد جامعه هستند و تأثیر آنها علاوه بر اینکه به ماهیت و عملکـرد خـود آنهـا بـستگی دارد، بـه دو سـوی ایـن ارتبـاط وابـسته اسـت (صاحبنظران حوزه سلامت و مردم).
مخاطب محور بودن برنامه ها می تواند یـک نقـص بـزرگ محـسوب شـود، یعنی نگرشی که در آن عامل تعیین کننده مخاطب است و رسانه نیز جلب رضـایت او را از طریق توجه به خواسته هایش دنبال می کند اما اگر این نگرش به نگرش نهادی تبـدیل شود و نهادهای اصلی اجتماع همچون خانواده را کانون توجه قرار دهد بـه طـور قطـع موفقیت بیشتری خواهد داشت .
به عبارت دیگر، این نظریه معتقد است سلامت روحی و روانی افـراد، خـانواده و جامعـه ، تحـت تـأثیر برنامه های گوناگون رسانه تخریـب مـی شـود.
در این زمینه زوایای پنهان دیگری نیز وجود دارد که از جمله آنها می توان بـه اضـطراب و تنش های عصبی ناشی از ترافیک و نقش آن در سلامت خانواده اشاره کرد.