چکیده:
ایـن مقاله به بررسی عملکرد رسانه در جنگ های دهه های ۶۰ ، ۷۰، ۸۰ و پـس از آن می پردازد و به این نکته اشاره دارد که از آغاز توسعة مطبوعات در پایـان قـرن نوزدهم و از طریق رشد سایر رسانه های گروه ی و ارتباطی در صـد سـال بعـد (رادیـو، فـیلم ، تلویـزیون و اینترنـت )، رسانه ها نقشی بحـث برانگـیز در طول جنگ بازی کرده اند . کارکرد رسانه را در این دوران می توان به دو دسته تقسیم کرد: ۱ـ دهه های ۶۰ و ۷۰، دهه هایی هستند که رسانه آزادانه به فعالیت خود مـی پـردازد و در انت قال اخبار جنگ ، هیچ گونه سانسوری اعمال نمی کند . در واقـع رسـانه هـا بـه خصوص تلویزیون با نوعی انفعال نسبت به ارزش های سیاسـی نظـام حاکم ، تصاویر واقعی و عینی جنگ را در معرض دید مخاطبان قرار می دهند. ۲ـ پـس از گذشت دهه های ۶۰ و ۷۰ با شکست کشورهایی مانند امریکا در مقـ ابل ویتـنام و ق دولـتمردان سیاسی رژیم های خودکامه و رژیم های دموکـرات به دلیل اثرگذاری رسانه ها بر افکار عمومی آزادی های رسانه ای را محدود کردند. بررسـی ایـن کارکردها نشان می دهد که به هر ترتیب نقش رسانه در طـول دهـه ۹۰ و پـس از آن به نقشی پراهمیت برای نظام های حاک م تبدیل شده است . نکـتة حائز اهمیت دیگری که به طور مفصل به آن پرداخته شده است ، آزمـون نقـش رسـانه در جنگ ویتنام ، گرانادا، پاناما، فالکلند، خلیج فارس و بحران ۱۱ سپتامبر (۲۰۰۱) است که طبیعت ارتباط بین رسانه و دولت و رسانه و افکـار عمومـی را روشـن مـی کـند . قـدرت رسانه در آگاهی بخشیدن و بـیداری تـوده هـا نسـبت به جنگ و آثار و پیامدهای منفی آن نکتة دیگری است که با نمونه های عینی و ملموس سعی شده است تا در این مقاله مورد بررسی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
در جریان جنگ ویتنام در دهه های ۶۰ و ۷۰، در حالی که تلاش برای توجیه شکسـت امـریکا در این ناحیه از آسیای جنوبی ادامه داشت ، مجری BBC رابین دی (Day Robin) نظریة بسـیار مؤثـری را مطـرح کـرد : «بسـیار حـیرت انگـیز اسـت اگر در آینده ، حکومتی مردمی بدون پوشش تلویزیونـی وسـیع قـادر باشد جنگی را اداره کند مرگ بار بودن جنگ را تنها با تصاویر نزدیک و رنگی تلویزیون می توان منعکس و ملموس ساخت ، خون در صفحة تلویزیون رنگی سرخ تر به نظر می آید».
محافظـه کاران اهمیت رسانه به ویژه تلویزیون را مطرح می کردند و سیاسـتمداران رسانه را عامل اصلی این نتیجه می دانستند که با اثرگذاری بر افکار عمومی مردم منجر به عدم حمایت آنان از سیاست های امریکا در آسیای جنوب شرقی شده بود.
پوشـش جـنگ و گـزارش آن برای خبرنگاران آسان تر شده بود، نخست به دلیل پیشرفت های فناورانه در ساخت دوربین های مجهز به ضبط صدا با وزنی بسیار سبک تر از گذشـته و سـپس بـه دلـیل پیشـرفت در حمـل و نقل و ارتباطات ، علاوه بر این که افزایش زمان پخش بـرنامه های خبری عصر شبکه از ۱۵ دقیقه به نیم ساعت (در ۱۹۶۳) امکان پخش جزئیات عملیات ارتش امریکا را ممکن ساخته بود.
به موازات بحث درباره جنگ ویتنام ، تجدیدنظرطلبان سؤال دیگری را نیز مطرح کردند : پیوستگی بین رسانه و افکار عمومی چگونه است ؟ برای مثال پوشش تلویزیونی ممکن است تنها عقاید موجود را تقویت کـند یـا بـرعکس آنچـه گفـته می ش ود سبب جذب حمایت توده ها به نیروهای خودی شود چرا که اغلب بـرنامه های خبری حس وطن پرستی و دفاع از نیروهای خودی را در مردم تقویت می کنند .