چکیده:
منطق ارسطو از دیرباز یکی از سیستمهای منطقی مورد توجه فلاسفه و حکما بوده است. از آنجا که لازمة داشتن نگاهی کاربردی به منطق ارسطو، فهم قیاس و اشکال سهگانهاش است، در این مقاله به بحث قیاس به طور جدی پرداخته خواهد شد. یکی از مباحث مهم قیاس ارسطو ضربهای منتج و عقیم است، با این حال نکتة جالب این است که در اعصار گذشته آنچنان که به ضربهای منتج توجه میشده است به ضربهای عقیم توجه نمیشد. در این پژوهش تلاش میشود در کنار تشریح ضربهای منتج به ضربهای عقیم به عنوان مسئلهای اصلی در منطق ارسطو پرداخته شود.
خلاصه ماشینی:
معلم اول بعد از معرفی حدهای وسط ، اکبر، و اصغر در این شکل ، در ادامه بـه معرفـی ضرب هایی که مقدمه های آن ها کلی است می پردازد و می گوید اگـر حـدها بـه نحـو کلـی مرتبط شده باشند، یک قیاس فقط هنگامی می تواند حاصل شود که حد وسط به تمام یـک موضوع تعلق بگیرد و به هیچ کدام از دیگری تعلق نگیرد فـارغ از ایـن کـه کـدام یـک از دو موضوع دارای رابطة سلبی است .
معلم اول نخست بار در ضرب سوم شکل اول ، مثال نقض را مطرح می کند، در حالی که در این ضرب هر دو مقدمة آن کلی است ، اما نتیجه بخش نیست ؛ اگر حد نخستین [اکبر] به همة حد میانی تعلق بگیرد، و حد میـانی بـه هـیچ کـدام از حـد واپسین [اصغر] تعلق نگیرد آن گاه هیچ قیاسی با توجه به حدهای کناری نمی تواند حاصـل شود؛ زیرا از این گونه بودن آن ها هیچ نتیجه ای به نحو ضـروری حاصـل نمـی آیـد.
١. ٥ فقدان حد برای مثال نقض در سیستم منطقی ارسطو برای نخستین بار در شکل دوم در حالتی که یکی از مقدمات کلـی و دیگری جزئی است (b٢٧٩) یعنی ضرب «M به هیچ N تعلق نگیرد و به برخی تعلق نگیرد» (b٢٧١٤) حکم به عقیم بودن آن می دهد و هم چون موارد گذشته بـرای عقـیم نشـان دادن آن از مثال نقض استفاد می کند و می گوید: «نمونه حدهایی که رابطة منفی دارند: سـیاه ــ بـرف ــ جان دار ولی ممکن نیست حدهایی که رابطة آن ها مثبت باشد پیدا کرد» (b٢٧١٥).