چکیده:
این مقاله به بررسی تحلیلی اخلاق مدنی در جهان مدرن اختصاص دارد که براساس آراء و اندیشههای جامعهشناسان مکتب فرانکفورت و پست مدرن تدوین شده است. در این بررسی جهت دستیابی به دیدگاههای این متفکران، به پارهای از آثار تعدادی از این اندیشمندان مراجعه شده است، که عبارتند از: آدورنو، هورکهایمر، مارکوزه، هابرماس، بودریار، لیوتار و دریدا. بررسی حاضر یک پژوهش کیفی است که بر اساس رویکرد تفسیری- تفهمی به مطالعه تطبیقی و انتقادی نظرات ارائه شده میپردازد. نتایج به دست آمده از این یافتهها حاکی است که میان آراء جامعهشناسان در دو نحله فکری، تفاوتها و شباهتهای قابل تأملی وجود دارد. براساس نکاتی که کم و بیش مورد اتفاق نظر این اندیشمندان است، میتوان تصویری کلی از وضعیت اخلاق مدنی در جهان مدرن ترسیم نمود. این تصویر حاکی از وجود معضلات و بحرانهایی در حیات جمعی انسانها در جوامع مدرن میباشد.
This article is an analytical study of civic ethics in the modern world with an emphasis on Frankfort school and postmodern sociologists’ ideas. In order to achieve the vision of these thinkers, some works of them were referenced as: Adorno, Horkheimer, Markus, Habermas, Baudrillard, Leotard, and Derrida. This qualitative research which is based on an interpretive-comprehensive approach studies these ideas interpretatively and critically.The results show that, there are similarities and differences in the sociologists’ ideas. Based on the consensus of scholars, it is possible to trace the general picture of the state of civic ethics in modern world. This picture implies the existence of problems and crises in human social life in modern societies.
خلاصه ماشینی:
"پرسشهای پژوهشی - جامعهشناسان انتقادی و پست مدرن چه توصیفی از وضعیت اخلاق مدنی در جهان مدرن ارائه میدهند؟ - این اندیشمندان چه عواملی را در بهوجود آمدن وضعیت حاضر در حوزه اخلاق مدنی، مؤثر و دخیل میدانند؟ - پیشبینیهایی که این جامعهشناسان برای آینده ارائه میدهند، چیست؟ - این متفکران چه راههایی برای تغییر روند موجود ارائه میدهند؟ - آیا تحلیلها و پیشنهادهای این اندیشمندان، معطوف به سطح کلان و سیستمی است یا سطح خرد (روابط میان کنشگران اجتماعی)، یا هر دو؟ - آیا این اندیشمندان در زمینه توصیف، تحلیل و ارائه راه حلها، صرفا به اخلاق اجتماعی عنایت دارند یا نقش اخلاق فردی را نیز مدنظر قرار میدهند؟ روش تحقیق این پژوهش، یک تحقیق کیفی و نظری به شمار میآید و براساس رویکرد تفهمی جهت به دست آوردن دادههای مورد نیاز، به تفسیر و فهم خود کنشگران اجتماعی مراجعه میکند.
آثار انتخاب شده برای این بررسی عبارتند از: دیالتیک روشنگری (آدورنو و هورکهایمر) اخلاق صغیر (آدورنو) انسان تک ساحتی (مارکوزه) دگرگونی ساختاری حوزه عمومی (هابرماس) بحران مشروعیت (هابرماس) نظریه کنش ارتباطی (هابرماس) در سایه اکثریت های خاموش (بودریار) جامعه مصرفی (بودریار) وضعیت پست مدرن (لیوتار) درباره گراماتولوژی (دریدا) جهان وطنی و بخشایش (دریدا) پس از اخذ پاسخهای مربوطه، تحلیل تطبیقی و انتقادی براساس آنها انجام پذیرفته است.
همچنین توجه یکسویه به عوامل موجد اخلاق مدنی (عوامل بیرونی) و در نتیجه غفلت از عوامل درونی (اخلاق فردی) و خصوصا معنویت، به عنوان بخشی مهم از حقوق انسانها که مبتنی بر نیاز اساسی آنان است، بیتوجهی به اندیشههای غیرغربی و اساسا تصور خود بسنده بودن جوامع مدرن و قابلیت تأثیر یکسویه بر دیگران (بدون تأثیرپذیری از آنها)، که به نادیده گرفتن نقش محتمل دیگر ملتها در ایجاد تحولات جاری و آینده این جوامع منجر شده است، از نکات مهمیاست که میتوان با واکاوی در اندیشههای متفکران مورد بررسی استنباط نمود."