چکیده:
با توجه به اینکه خانواده یک نهاد اصلی و مهم میباشد حفظ پایههای آن در سلامت روانی و رفتاری زوجین بسیار مهم میباشد. و فقدان مهارتهای ارتباطی و تواناییهای عاطفی، روانی و اجتماعی افراد را در مواجهه با مشکلات و مسائل آسیبپذیرنموده و آنها را درمعرض انواع اختلالات روانی، اجتماعی و رفتاری قرارمیدهد. از این رو یکی از راههای پیشگیری از بروزمشکلات زناشویی آموزش مهارتهای اجتماعی است. در این تحقیق هدف اصلی، تعیین رابطه بین مهارتهای اجتماعی و سازگاری زناشویی زنان شاغل تبریز میباشد. اهداف اختصاصی آن تعیین رابطه بین مهارتهای رفتاری و شناختی، میزان استقلالطلبی زنان، سن زنان و براساس آشنایی قبل از ازدواج (متغیر مستقل) با میزان رضایت زناشویی (متغیر وابسته) میباشد. چارچوب نظری آن را نظریههای فریمو، نای، گازدا، گاتمن، مارکس، انگلس و روشه تشکیل میدهند.روش: روش تحقیق پیمایشی است. جامعه آماری آن زنان 55-20 ساله شهر تبریز و حجم نمونه آن 381 نفر و شیوه نمونهگیری، طبقهایمتناسب میباشد. ابزار تحقیق پرسشنامه استکه برای سؤالهای مهارتهای اجتماعی از پرسشنامه محقق ساخته و برای سنجش متغیرملاک (سازگاری زناشویی ) از پرسشنامه اسپاینر استفاده شده است. برای ارائه نتایج از روشها وآمارههای توصیفی و نیز برای آزمون فرضیهها از ضریب همبستگی پیرسون،Ttest ، استفاده شد و تجزیه و تحلیل دادهها با نرم افزار spss انجام گردید. یافتههای تحقیق: رابطه معنیدار بین متغیرهای مهارتهای اجتماعی (رفتاری- شناختی) استقلالطلبی زنان، سابقه آشنایی قبل از ازدواج، سن زنان و سازگاری زناشویی وجود دارد. سازگاری زناشویی زنان شاغل، بیش از هر متغیر دیگری از متغیر مهارتهای شناختی زوجین، متأثر میباشد. آخرین عامل تأثیرگذار استقلالطلبی زنان میباشد.
Since family is a main and basic entity, maintaining of its basis has an important role in psycho-behavioral healthiness of couples. Lack of relational skills and sentimental, mental and social capabilities makes people vulnerable in facing problems and exposes them to different kinds of mental, social and behavioral disturbances. So training of social skills is one of the preventing ways of occurrence of marriage problems.
The main aim in this research is to determine the relationship between social skills and marriage consistence of working women in Tabriz and professional aims include determination of relation between behavioral and cognitional skills with marriage consistency, the extent of women’s independency demand and marriage consistency, marriage consistency, women’s age and marriage consistency and comparison of marriage consistence of familiarity before marriage and its theoretical framework consists of theories of Freimo, Nay, Gazda, Gatman, Roushe, Marks, Angles.
The method of research is metrical. Its statistical population is women who have age range of 20-50 in Tabriz and its sample volume is 381 and the way of sampling is a proper level that was done by simple random method. The tool of researching is a questionnaire that for questions of social skills, the researcher-built questionnaire was used and Spiner questionnaire was used for evaluation of criterion variable (marriage consistency). In order to present results, descriptive methods and statistics were used and correlation coefficient of Pierson, Variance analysis and T-test were used in order to examine hypothesis. Analysis of data was done with spss software.
Results show that there is a meaningful relation between variables of social skills (behavioral – cognitional), women’s independency, levels of women’s history of familiarity before marriage, duration of marriage, women’s age and marriage consistency.
خلاصه ماشینی:
"یافتههای تحقیق: رابطه معنیدار بین متغیرهای مهارتهای اجتماعی (رفتاری- شناختی) استقلالطلبی زنان، سابقه آشنایی قبل از ازدواج، سن زنان و سازگاری زناشویی وجود دارد.
0 جدول شماره(3): آمارههای توصیفی مربوط به متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق متغیر تعداد میانگین انحراف استاندارد ضریب کجی حداقل حداکثر سن زنان 381 41/34 31/7 47/0 20 53 مهارتهای رفتاری 381 95/74 25/12 705 0 /0- 13/18 100 مهارتهای شناختی 381 38/61 49/17 443 0 /0- 09/9 045/95 استقلالطلبی 381 37/32 09/23 731/0 0 100 سازگاری زناشویی 381 97/69 98/16 200/1- 51/4 205/99 همبستگی بین سازگاری زناشویی و سن زنان مورد مطالعه بین این دو متغیر رابطه معکوس وجود دارد، یعنی هر چه قدر سن فرد بالاتر میرود، از میزان سازگاری زناشویی وی کاسته میشود.
. 000 سطح معنی داری یک دامنه همبستگی بین مهارتهای شناختی زوجین و میزان سازگاری زناشویی برای بررسی رابطه بین سازگاری زناشویی زنان مورد مطالعه و میزان مهارتهای شناختی آنها، از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده استکه با توجه به مقدار ضریب همبستگی پیرسون (438/0) میتوان گفت که بین دو متغیر همبستگی مثبت وجود دارد.
. 000 سطح معنی داری یک دامنه بحث و نتیجهگیری رابطة مهارتهای اجتماعی (فرضیههای رفتاری- شناختی ) با میزان سازگاری زناشویی زنان موردمطالعه درارتباط با این فرضیهها، تلفیقی از نظریههای هومنز،گازدا، نگی، فریمو، نای وگاتمن استفاده شده که همگی بر نقش مهارتهای اجتماعی در زندگی تأکیدکردهاند و بر این باور بودهاندکه همین کنشهای متقابل است که جامعه را میسازد و هرکس این مهارتها را آموزش دیده باشد در آینده فردی اجتماعی خواهد بود."