چکیده:
این پژوهش با هدف بررسی عوامل محیطی و اجتماعی موثر در ترک تحصیل دانش آموزان دختر دبیرستانهای شهرستان میاندوآب انجام شد. جامعه آماری این تحقیق دو گروه دختران ترک تحصیل نکرده و ترک تحصیل کرده در سال تحصیلی 90 - 89 در سه پایه متوسطه شهرستان میاندوآب هستند که تعداد دختران ترک تحصیل نکرده 4085 نفر و تعداد دختران ترک تحصیل کرده 604 بود که به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و حجم نمونه بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه کوکران انجام پذیرفت و از هر دو گروه به تعداد 234 نفر ترک تحصیل و به همین تعداد نیز دانش آموزعادی (مشغول به تحصیل) که مجموعا 468 نفر بود به عنوان نمونه تصادفا گزینش گردید. روش تحقیق حاضر علی- مقایسهای بوده و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است برای تعیین میزان تاثیر میزان متغیرها در فرضیهها دو گروه از دختران (مشغول به تحصیل و بازماندگان از تحصیل) مقایسه گردیدند و اطلاعات به دست آمده از طریق آمار توصیفی و استنباطی (آزمونt) مورد بررسی قرار گرفت و نتایج تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که عوامل محیطی، خانوادگی، اقتصادی، عوامل مربوط به مدرسهی ترک تحصیل، گروه همسالان بین دانشآموزان عادی و بازمانده از تحصیل متفاوت است و این تفاوت از لحاظ آماری معنادار است یعنی عوامل ذکر شده بیشترین نقش را در ترک تحصیل دختران داشته است و همچنین اختلاف میانگین ترک تحصیل دانش آموزان براساس محیط زندگی (محیط روستایی وشهری) برابر 28/1 است که نشانگر ترک تحصیل بیشتر دانش آموزان درمحیط روستایی به محیط شهری میباشد ولی این اختلاف از لحاظ آماری معنی دار نمیباشد. یعنی محیط زندگی نقش عمدهای در ترک تحصیل دانش آموزان دختر نداشته است.
The study aimed at investigating the effective social and environmental factors on the high-school female students` drop-out in MiandoabTownship in 2010-2011. The statistical population included two groups (4085 drop-out and 604 non-dropouts) students. The research method was causal – comparative. The sample size was selected through multistage cluster sampling. Using Cochran's formula the sample size was 234 drop-out student. The sample size was randomly selected from non- dropout students. To gather the data researcher made questionnaire was used. The descriptive and inferential statistics were used to analyses the data. To test the hypotheses the t-statistic was used. The results showed that there was a significant difference between drop-out and non-dropout students. So the social, environmental, family. Economical and per groups factors are very effective in female drop-out. The mean difference for drop-out based on the living environment (rural or urban) was 1.28 which shows the rate of drop-out is higher in rural area, but it is not statistically significant.
خلاصه ماشینی:
"انزابی (1372) به بررسی علل ترک تحصیل و مردودی در پایههای اول ابتدایی و اول راهنمایی تحصیلی در مناطق آموزش و پرورش اداره کل آموزش و پرورش استان اذربایجان شرقی پرداخته است، یافتههای تحقیق نشان میدهد که 1) میزان تحصیلات پدر و مادر اکثر دانشآموزان مردودی بیسواد و در حد دوره ابتدایی بوده است 2) اکثر دانشآموزان مردودی دارای خانواده با جمعیت 6 نفر و بیشتر میباشد که نشانگر تأثیر تعداد زیاد افراد خانواده در مردود شدن دانشآموزان است 3) اکثر والدین دانشآموزان مردودی در انجام تکالیف به دانشآموزان کمک نمیکردهاند که این عامل میتواند تأثیر زیادی در مردودی و ترک تحصیل دانش آموزان تلقی گردد 4) عملکرد ضعیف مدیران و عدم تجربه و تحصیلات کافی معلمان و حجم کتب درسی در مردودی دانشآموزان مؤثر است 5) نبود فضا، امکانات و تجهیزات آموزشی، تراکم زیاد دانشآموزان در یک کلاس، مهاجرت بیرویه و چند نوبته شدن مدارس در مردودی و ترک تحصیل مؤثر بوده است.
بحث و نتیجه گیری نتایج حاصله از آزمون t برای گروههای مستقل نشان میدهد بین عوامل خانوادگی ترک تحصیل در دانشآموزان بازمانده از تحصیل و دانش آموزان عادی تفاوت معنی داری وجود دارد و با تأیید فرض آماری عوامل خانوادگی نقش بیشتری را در ترک تحصیل دختران دارد که با نتایج تحقیق صداقت (1386)، عارفی (1382)، عسگری (1382)، مطهری (1381) همخوانی و همسویی دارد."