چکیده:
تمام ارکان سنت هم از «ذات قدسی» مبعث میشوند و هم رو به سوی آن دارند، و
از اینرو رنگ و بوی قداست میگیرند. علم سنتی نیز، به عنوان یکی از اساسیترین
ارکان سنت ـ خصوصا در سنت اسلامی که به معرفت منزلتی أعلی میبخشد ـ با قداست
عجین است و «علم مقدس» نام میگیرد.
علم اسلامی بر دو اصل اساسی استوار است. از آنجا که در اسلام «اصل توحید» بالاترین
مرتبت را دارد، تمامی اجزاء فرهنگ و تمدن و تفکر اسلامی بر آن ابتنا دارند. علم
اسلامی نیز به تبع اینان، بر مبنای این اصل بنیادین نضج میگیرد و هدفی جز نمایاندن
آن ـ یعنی بازنمایی وحدت در تمامی نمودها و در نتیجه بازنمایی سیمای ذات احدی در
ورای آنها ـ ندارد. همچنین، علوم اسلامی بر «اصل ساختار سلسله مراتبی طولی عالم و
حقیقت» ابتنا دارند کما اینکه در این اصل با علوم مقدس موجود در دل دیگر سنتها
اشتراک دارند.
خلاصه ماشینی:
"دکتر نصر معتقد است که علومی که قبل از اسلام وجود داشتهاند و مؤید در کائنات بودهاند (از قبیل علوم فیثاغورثیان و هرمسیان) را نمیتوان غیر اسلامی شمرد (چنانکه نهایتا در زمرة علوم اسلامی درآمدند) و علت این امر دقیقا به خاطر اشتراک در اصل بنیادین توحید است (حسین نصر، 1350، ص 17).
بنابراین دکتر نصر نتیجه میگیرد که قسمی از علوم سنتی که از دیدگاه مدرن ممکن است بیفایده به نظر رسند، از دیدگاه درونی سودمندترین علوم هستند، «زیرا چه امری برای انسان میتواند مفیدتر از آن چیزی باشد که غذای روح جاویدان اوست و به او کمک میکند تا از بارقة الهی در وجود خود که به یمن آن، [انسان،] انسان است، آگاه گردد» (حسین نصر، 1378، صص 172-173).
تا جایی که دکتر نصر معتقد است ابزار عقل استدلالی نیز باید چنین باشد، و در صورتی که از ذات اصلی خود منحرف نشده باشد خود بواقع (و فطرتا) به سمت توحید رهنمون است و دقیقا به همین علت، عقل استدلال سنتی نسبت به عقل مدرن برتری دارد: «در اسلام برتری عقل، و استدلال (انعکاس ذهنی عقل) در این است که انسان را به وحدت رسانده و به پذیرفتن حقایق دینی هدایت میکند» (حسین نصر، 1359، ص 40).
نکتة بسیار مهم دیگر در "تدوین جهانبینی اسلامی"، بررسی عمیق و فهم "تاریخ علماسلامی" ـ («که علوم اسلامی آینده باید خود را با آن پیوند دهند تا بتوانند به شاخة تازة درختی تبدیل شوند که در "وحی اسلامی" ریشه دارد») ـ است و این کار ضرورت تام دارد ولیکن باید توجه شود که به دور از "استنباطهای پوزیتیویستی مدرن" صورت گیرد[10] (حسین نصر، 1377، صص 54-55)."