خلاصه ماشینی:
"از همان زمان انتشار،گفتگو و بحثهای فراوانی درپیرامون این سلسله کتابها درگرفت و همۀ بحثها همحول یک محور میچرخید:موضوع کتاب تخیلی استیا واقعی؟ علیرغم آنکه نویسنده،کتاب خود را غیر تخیلیخوانده است،عدۀ بیشماری برای بطلان ادعاینویسنده به تکاپو افتادند،و علت تکاپوی آنها نیزبخوبی قابل درک است.
هانری کربن در ارض ملکوت میگوید:«اگر عاداتمنطقی ما امر واقع را به عالم پنداری براند،مع الوصف اینمسئلهها باقی میماند که چه چیزی میتواند یکیدانستن امر پنداری با امر خودسرانه و خلاف واقع را بر حقبشمارد،مسئلۀ این است که آیا فقط تصورهای ناشیاز ادراکهای جسمانی ارزش معرفت واقعی دارند،آیافقط حوادثی که از نظر طبیعی قابل بازرسی است ارزشامر واقع دارند؟باید از خود پرسید که آیا عمل نامرییقوایی که تنها ظاهر و بیانات طبیعی در سلسلۀ جریاناتطبیعی دارند،نمیتواند نیروهای نفسانی مورد غفلتیا فلجشده بر اثر عادات را وارد میدان تأثیر و تأثرکند».
34 در یادداشت شمارۀ چهار،فصل چهارم کتاب چپقمقدس آمده است:«این خوارکردن،که به گفتۀ گوزنسیاه،سرخپوست خود را در آن حتی از مورچه همپستتر میکند،همان حالت روحی است که درمسیحیت مسکنت در روح خوانده شده است،همینرا در سنت اسلامی فقر و در آئینهای هندو aylaB خواندهاند،و این حالت کسانی است که درمییابند کهفردیتشان نسبت به اصل خدائی هیچ است.
در این رؤیا،جانوری واقعی یا خیالی گیاه یا شیئی بیجان،در برابرجوان ظاهر میشود و دستوراتی به او میدهد که ممکناست وظیفۀ فرد را در اجتماعش برای بقیۀ عمر تعیینکند»76 کلودلوی استروس میگوید:«نزد آنها-سرخپوستان آمریکای شمالی-فرد سعی دارد باگذراندن آزمایشاتی خود را با یک مقولۀ طبیعی پیونددهد»77."