چکیده:
در جوامع غربی به موازات گسترش نگرش های فردگرایانه، گرایش به داشتن فرزند کمتر شده است؛ زیرا فرزندان به طور طبیعی محدودیت ها و فشارهای روانی و اقتصادی متعددی را به خانواده تحمیل می کنند و درنتیجه به عاملی موثر در کاهش رضایت زناشویی مبدل شده اند که این امر موجب افزایش خانواده های بدون فرزند در جوامع صنعتی شده است. در مقابل، توصیه های دینی دربردارنده راهکارهایی هستند که اسلام از راه آنها کوشیده است فرزندان را به جای آنکه عاملی برای سرخوردگی و نارضایتی والدین باشند، به عاملی برای افزایش رضایت خاطر آنان و درنتیجه تحکیم پیوند زناشویی تبدیل کند. در آیین اسلام، وجود فرزندان مایه خیرات و برکات دنیوی و اخروی برای والدین است و آنها به هر دلیل، نباید خود را از این بهره مندی محروم سازند. در این پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی، دیدگاه های اسلام و فمینیسم در موضوع تولید مثل و فرزندآوری با هم مقایسه شده و سپس چالش های اخلاقی فمینیسم برای خانواده در این موضوع و راهکارهای اسلام برای حل آنها بررسی شده است.
Along with expansion of individualistic attitudes in western societies، inclination to have children has been reduced. The reason is that in these societies children naturally impose various psychological and economic limitations as well as pressures on the family; consequently، this problem has been turned into a factor in reduction of marital satisfaction led to increase of the number of the families without children. However، based upon Islamic attitude، instead of being a factor of frustration and dissatisfaction of parents، children have been represented as a factor of increase of satisfaction and consequently strengthening of marriage. In Islam، children are the source of valuable worldly and otherworldly good deeds and blessings for parents and should not deprive themselves from enjoying these good deeds and blessings in any way. In this study، that has an analytico-descriptive method، Islam and feminism perspectives about childbearing and reproduction have been compared with each other followed by discussing and analyzing ethical challenges of feminism for family and Islam’s solutions for this problem.
خلاصه ماشینی:
با توجه به دیدگاههای فمینیستی در زمینههای بارداری، تولیدمثل و سقط جنین که در این پژوهش به بررسی و تبیین آن خواهیم پرداخت، به نظر میرسد این نگرش، چالشهای اخلاقی فراوانی را برای خانوادهها در موضوع فرزندآوری ایجاد کرده باشد؛ سؤال اساسی این پژوهش آن است که: این چالشها کداماند و از نظر اسلام، راهکارهای پیشگیری، رفع و درمان این مشکلات چیست؟ از آنجا که کشور ما در جهان شرق قرار دارد و فرهنگ حاکم بر آن فرهنگی اسلامی است و اکثریت مردم ما مسلمان هستند، مواجهه مناسب با این میهمان از جهان غرب و شناخت دقیق دیدگاههای آن در مباحث تولیدمثل، فرزندآوری و سقط جنین و بررسی نقاط ضعف آن بهویژه برای دختران جوان و نوجوان ما میتواند آنان را از خودباختگی فرهنگی نجات دهد.
(اچ یورک، 1378: 457) از نظر فمینیستها، ممنوع یا محدود بودن سقط جنین از یکسو با آزادی زنان در کنترل بدن خود منافات دارد و از سوی دیگر، سببساز استمرار ستم به زنان میشود، ازاینرو با توجه به اینکه حاملگی در اغلب موارد زنان را به مردان وابسته میسازد و این وابستگی نیز زمینهساز اصلی ستم جنسی است، دسترسی آزاد و آسان به امکانات سقط جنین میتواند تا حدودی از استمرار ستمدیدگی زنان پیشگیری کند.
رویکرد فمینیستی در موضوع تولیدمثل و فرزندآوری و سقط جنین، چالشهایی اخلاقی مانند: تجاوز به نهاد خانواده، رشد کمتر برخی از فضایل اخلاقی (ایثار و گذشت) در مادر، امکان برخی از استفادههای غیر اخلاقی و خطرناک، تعارض با اخلاق مراقبت و ارتکاب قتل را در خانوادهها ایجاد میکند که با راهکارهای اسلامی مانند: تولیدمثل بهعنوان یک وظیفه دینی، یادآوری اهمیت و ارزش مادی فرزند، یادآوری اهمیت و ارزش معنوی فرزند، تعادل در آزادی و پرهیز از خیانت در امانت، قابل پیشگیری است.