چکیده:
هرچنــد با طرح نظریه گفتمان در عرصه مطالعات سیاســی لــزوم فراتر رفتن از متن و توجه به فرامتن در کانون توجه واقع شــد، در رویکرد گفتمانی اســلام این مهم به مثابه یک ضرورت در عالم دینداری مورد تاکید بوده اســت . غفلت از این امر حیاتی باعث آن گردیده که در طول تاریخ اســلام به طور عام و تاریخ سیاســی کشور ما به شکل خاص ، ورود به عرصه سیاســت و اهتمام به مســائلی که به سرنوشت شهروندان مربوط می گردد، مقوله ای اضافه بر تکالیف دینی تلقی گردد. ورود علما به عرصه مبارزات نهضت مشــروطه با هــدف صیانت از حقوق ملت در برابر حکومت ، فصل جدیدی در مناســبات دین و سیاســت گشود و رویکرد سیاسی در اسلام معاصر را تقویت نمود. با وجود این ، علما و مراجع طراز اول که همواره نحوه رفتار آنان سرمشــق دیگر اقشــار جامعه تلقی گردیده کمتر به صورت جدی به حوزه سیاست وارد شدند و در حاشیه بودن را ارجح می دانستند. این رویه ، پویایی و تکامل گفتمان آغاز شده در عصر مشروطه را مانع می شد. زیر پا نهاده شــدن حیثیت و شرافت ملی ایرانیان در جریان اعطای حق قاضوت ک وسنلی به اتباع امریکائی ، توان و پویایی فقاهت شــیعی به عنوان نماد اســلام سیاسی در دفاع از آرمان های ملی را در بوته آزمون نهاد. این نوشــتار با مفروض انگاشتن حضور آموزه های سیاســی در متن تعالیم دینی اســلام بر آن اســت تا چگونگی عملکرد فقاهت شــیعی در /
خلاصه ماشینی:
/ ۱۵ خرداد؛ بالندگی و تکامل گفتمان اسلام سیاسی در پیوند با فقاهت دکتر مجتبی عطارزاده چکیده هرچنــد با طرح نظریه گفتمان در عرصه مطالعات سیاســی لــزوم فراتر رفتن از متن و توجه به فرامتن در کانون توجه واقع شــد، در رویکرد گفتمانی اســلام این مهم به مثابه یک ضرورت در عالم دینداری مورد تأکید بوده اســت .
این نوشــتار با مفروض انگاشتن حضور آموزه های سیاســی در متن تعالیم دینی اســلام بر آن اســت تا چگونگی عملکرد فقاهت شــیعی در / پاسداشت این مهم در جریان نهضت ١٥ خرداد که به حق تکامل و بالندگی اسلام سیاسی در ایران را در پی داشت ، به بررسی و واکاوی نشیند.
بدین گونه هرچند گفتمان اســلام سیاســی در ایران ، در مبارزات مصلحان و اندیشمندان مســلمان ایرانی در طول بیش از یک قرن گذشــته ریشــه داشــت ، اما تنها این قرائت مبتنی برفقاهت امام خمینی از اســلام سیاســی بود که در پی بیقراری ها و ناکارآمدی های گفتمان مســلط باســتان گرایی شبه مدرن پهلویسم و در رقابت با دیگر گفتمان های فعال و حاضر در فضای سیاسی ایران در چند دهۀ گذشته - مانند مارکسیسم و لیبرالیسم - به صورت گفتمانی منســجم و فراگیر در عرصۀ سیاســی ایران به طور فعال ظهور کرد.
در این زمان ، جامعه ایرانی نومید از غرب و گفتمان های سکولار، در جست وجوی بدیلی بومی بود و در این میان ، اســلام سیاســی موفق شد خود را به عنوان گفتمانی معتبر و در دسترس ، به ایرانیان جست وجوگر هویتی جدید، معرفی کند.