چکیده:
این پژوهش به بررسی رابطه بین معیار مالی و گزارشگری مالی متقلبانه ،رابطه بین معیار غیر مالی و گزارشگری مالی متقلبانه و تاثیر آن ها بر کشف تقلب در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می پردازد.در راستای دست یابی به این هدف ، تاثیر معیار رشد درآمد و رشد تعداد کارکنان به عنوان متغیرهای مستقل ، بر گزارشگری مالی متقلبانه به عنوان متغیر وابسته ، با در نظر گرفتن تاثیر برخی متغیرهای کنترلی ، مورد بررسی قرار گرفت. نمونه آماری انتخابی متشکل از 80 شرکت ( 40 شرکت متقلب و 40 شرکت غیر متقلب ) پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار برای دوره زمانی 1384-1390 است. شرکت های متقلب بر مبنای شمول شرکت در فهرست سازمان بورس و اوراق بهادار به دلایلی مرتبط با 1) تحریف داده های مالی و 2) انجام معاملات نهانی در خصوص تحریف در گزارشگری مالی انتخاب شده اند.نتایج تحقیق وجود یک رابطه منفی و معنادار میان رشد درآمد ، رشد کارکنان و اختلاف این دو متغیر با گزارشگری مالی متقلبانه را تایید کرد. به طور کلی نتایج حاصل از تحقیق به بیان این موضوع می پردازد که برای کشف تقلب در شرکت ها می توان در کنار معیارهای مالی از معیارهای غیر مالی نیز بهره گرفت.
خلاصه ماشینی:
در تحقيق محمودي (١٣٨٦) بررسي تجربي در مورد ارتباط ٥ ويژگي غير مالي شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و کيفيت گزارشگري مالي انجام شده است نتايج نشان ميدهد اندازه شرکت و قدمت شرکت رابطه مثبت معنادار و نوع مؤسسه حسابرسي و ساختار مالکيت رابطه منفي با کيفيت گزارشگري مالي دارد و رابطه نوع صنعت با کيفيت گزارشگري مالي از لحاظ آماري معنادار نمي باشد.
براي آزمون اين فرضيه از مدل زير استفاده شده است : P (FRAUDt) = 0 + 1 EMPLOYEE GROWTHt + i Control Variables EMPLOYEE GROWTHt: رشد کارکنان (معيار غير مالي) (FRAUDt)P : احتمال تقلب (کد صفر اگر شرکت متقلب باشد و کد يک براي ساير شرکت ها) نتايج آزمون نشان ميدهد که مقدار احتمال براي رشد کارکنان برابر با ٠/٠٥ است اين متغير رابطه منفي و معناداري با گزارشگري مالي متقلبانه دارد به اين معني که هرچه رشد کارکنان بيشتر باشد احتمال ارتکاب تقلب کمتر است .
در پاسخ به فرضيه دوم تحقيق ، نتايج نشان ميدهد که بين رشد کارکنان و گزارشگري مالي متقلبانه رابطه منفي و معناداري وجود دارد به اين معني که هرچه رشد کارکنان بيشتر باشد احتمال ارتکاب تقلب کمتر است .
در ارتباط با فرضيه سوم نتايج نشان ميدهد که بين اختلاف معيارهاي مالي و غير مالي و گزارشگري مالي متقلبانه رابطه منفي و معناداري وجود دارد يعني هرچه اين اختلاف بيشتر باشد احتمال ارتکاب تقلب کمتر است .